سَنگریزه واژهای مرکب و اسم است که به ریگ، رمل، خردهسنگ و پارهسنگهای ریز اطلاق میشود. این واژه در منابع معتبر لغوی فارسی همچون ناظمالاطباء با تعابیری همچون ریگ و رمل و خردهسنگ توصیف شده و در فرهنگهای عربیزبان نظیر منتهیالارب و دهار معادلهایی چون حَصی، حَصاة و حَصباء برای آن ذکر گردیده است. همچنین در متون آموزشی تاریخی مانند نصابالصبیان نیز این واژه بهعنوان معادلی برای حَصباء به کار رفته است.
در متون ادبی و توصیفی فارسی، از سَنگریزه برای بیان تصویری از زمینهای پوشیده از سنگهای کوچک و ریگزارها استفاده میشود. برای نمونه، در جملاتی مانند صحرا ریگ و سَنگریزه بسیار داشت این واژه بهخوبی حالوهوای محیطی پر از سنگهای ریز و خاکآلود را به ذهن متبادر میسازد. این اصطلاح علاوه بر کاربردهای روزمره، در متون جغرافیایی، زمینشناسی و حتی اشعار کهن نیز جایگاه ویژهای دارد.
با توجه به غنای زبان فارسی و دقت نظر فرهنگنویسان قدیم و جدید، واژههایی مانند سَنگریزه نهتنها از نظر ادبی ارزشمند هستند، بلکه در انتقال مفاهیم طبیعی و محیطی نیز دقیق و گویا عمل میکنند. امروزه نیز این واژه با حفظ املای صحیح و رعایت نیمفاصله مانند سَنگریزه در نوشتارهای رسمی و غیررسمی بهکار میرود و نمونهای از پویایی و استحکام زبان فارسی به شمار میآید.