سنم

سنم واژه‌ای است با معانی مختلف که بسته به زمینه و موقعیت می‌تواند به مفاهیم متفاوتی اشاره کند:

گیاه شکوفه‌دار: در این معنا، سنم به گیاهانی اشاره دارد که شکوفه آورده‌اند، که نشان‌دهنده جوانه‌زنی و باروری است.

شتر بلندکوهان: اینجا به نوع خاصی از شتر اشاره دارد که دارای دو کوهان است و به طور خاص در برخی مناطق به این نوع شتر اشاره می‌شود.

ماده گاو: در برخی مناطق سنم به ماده گاو گفته می‌شود.

چشمه‌ای در بهشت: سنم به چشمه‌ای در بهشت اشاره دارد که بالاترین و بهترین شراب را فراهم می‌آورد.

لغت نامه دهخدا

سنم. [ س َ ن ِ ] ( ع ص ) گیاه که شکوفه آورده باشد. || شتر بلندکوهان. || ماء سنم؛ آب که بر روی زمین باشد. || ( مص ) بزرگ کوهان گردیدن شتر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). بلند شدن کوهان. ( المصادر زوزنی ).
سنم. [ س ُن ْ ن َ ] ( ع اِ ) ماده گاو. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

ماده گاو

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۱(بار)
تسنیم در اصل به معنی بالا بردن است «سنم الشی‏ء: رفعه» و آن در آیه نام چشمه‏ای است در جوامع الجامع گفته: علت این تسمیه آن است که آن بالاترین شراب بهشت است و یا اینکه از فوق جاری می‏شود (مثل آبشار) عیناً منصوب است به جهت مدح یا حالیّت چنانکه گفته‏ اند ولی به نظر من مفعول فعل محذوف است و تقدیر آن: اعنی عیناً است و آن بیان تسنیم می‏باشد برای توضیح بیشتر به «کافور» رجوع شود تسنیم فقط یکبار در قرآن یافته است.

جملاتی از کلمه سنم

گفتی بهلم کن ستمی با تو اگر رفت هرگز نکنم آن سنم ار باز نباشد
گله از بار غم و بار سنم نیست مرا گر بود بار چدائی گله ها این بار است
چون شربت تلخی که به رنجور بسازد هنگام سنم نندی خون تو مرا ساخت
گرفتم آن سر زلف از سنم ندارد دست شب وصال که افتد بدست ما چه کند
چون سنم باید که طرف بوستان سازی مقام چون قدح باید که گرد دوستان گردی مقیم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم