خالی دماغ

لغت نامه دهخدا

خالی دماغ. [ دِ ] ( ص مرکب ) بی مغز. نابخرد. ( اشتینگاس ).

فرهنگ فارسی

بی مغز نابخرد

جمله سازی با خالی دماغ

بسان شیشه خالی دماغ ما خشک است کلیم رخت ببازار میفروشان کش
بود خون جگر می بی‌لب ساقی همان بهتر که ماند خشک همچون شیشه خالی دماغ من