ابوالقاسم عارف قزوینی یکی از تصنیفسازان، موسیقیدانان و شاعران برجسته انقلابی ایران بود. او شعر را ابزاری برای بیان افکار و اندیشههای سیاسی و اجتماعی میدانست و از آن برای انتقاد از مفاسد ملی بهره میبرد. به همین دلیل، اشعار او عمدتاً در راستای آزادیخواهی، وطنپرستی و مبارزه با حکومتها سروده شده و در نتیجه، به تبعید محکوم شد و تا پایان عمر در تبعید زندگی کرد. عارف شهرت و اعتبار هنری خود را مدیون تصنیفهای زیبا و موفقش است و نخستین کسی بود که به اهمیت تصنیف در تربیت اخلاقی، ایجاد حس وطنپرستی و ترویج زبان و آرمانهای خاص در جامعه پی برد و بهخوبی از آن بهرهبرداری کرد. عارف در سال ۱۳۰۰ هجری قمری یا اندکی پیش از آن در قزوین به دنیا آمد. پدرش، ملا هادی، وکیل دعاوی بود. به گفته خود عارف، پدر و مادرش همواره در حال نزاع بودند و این موضوع باعث شد که دوران کودکی او در شرایطی سخت و آکنده از پریشانی روحی و عاطفی سپری شود. او خواندن و نوشتن و مقدمات عربی، از جمله صرف و نحو، را در مکتب آموخت و سپس خوشنویسی را نزد سه تن از خوشنویسان معروف قزوین و موسیقی را زیر نظر حاجی صادق خرازی فرا گرفت. با توجه به صدای خوب عارف، پدرش تصمیم گرفت او را به عنوان آخوند تربیت کند. به همین منظور، یک روز مراسمی ترتیب داد و عمامهای بر سرش گذاشت و او را به میرزا حسن واعظ سپرد تا آموزش ببیند. از آن زمان، به مدت دو یا سه سال، عارف در محضر میرزا حسن واعظ به نوحهخوانی پرداخت. به نظر میرسد عارف در سال ۱۳۱۶ هجری قمری به تهران آمد. او در شرححالی که از خود نوشته و در دیوانش ثبت کرده، ماجرای سفرش به تهران را روایت کرده است. پس از مدتی اقامت در تهران، با موثق الدوله و چند تن از بزرگان دربار آشنا شد. شاهزادگان قاجار نیز به همنشینی با او علاقهمند شدند و به زودی کارش رونق گرفت، بهگونهای که بر سر سفره میرزا علی اصغرخان اتابک نشسته بود.

عارف قزوینی
لغت نامه دهخدا
عارف قزوینی. [ رِ ف ِ ق َ ] ( اِخ ) نام وی میرزا ابوالقاسم معروف به عارف قزوینی فرزند ملاهادی وکیل است. به سال 1300 هَ. ق. / 1262 هَ. ش. در قزوین متولد شد. تحصیلات مقدماتی معمول عصر خود را که عبارت از فارسی و صرف و نحو عربی و دیگر مسائل ادبی بود در قزوین به پایان رسانید. خود گوید: در اوان طفولیت با یکی از دوستان خود بنام مرتضی خان نوه حاج ملاعبدالوهاب بهشتی هم کلاس و در یک مدرسه درس میخواندیم و پدر من آنطور که باید در تربیت من راه و روش درستی انتخاب نکرد ولکن آن مقدار که گنجایش فکری او بود بنده را تربیت کرد او بدو موضوع اهمیت میداد یکی حسن خط و دیگری موسیقی، و از این جهت من را در طفولیت به چند مکتب فرستاد و پیش سه نفر از معلمان خوش خط تعلیم گرفتم از جمله شیخ رضا خوش نویس و شیخ علی شالی معروف به سکاک که علاوه بر حسن خط ذوق هنری خوبی داشت. در سن سیزده سالگی نزد اولین معلم موسیقی مرحوم حاج صادق خرّازی که در عداد محترمین قزوین بود تعلیم موسیقی گرفتم و چهارده ماه در خدمت او تلمذکردم و چون آواز خوشی داشتم پدرم به طمع افتاد که روضه خوان شوم و از این جهت تمام کارهای خود را به من سپرد و حتی مرا وصی خود قرار داد. عارف با ذوق و استعداد سرشاری که داشت در سنین جوانی بسرودن شعر پرداخت و بسن 17سالگی قصیده ای سرود که مطلع آن این است:
باز از افق هلال محرم شد آشکار
باز ابر گریه خیمه فکن شد به جویبار.
و در همین سنین بود که تحصیلات خود را رها کرد. در این اوان عاشق دختر یکی از ملاّکان قزوین گردید و چون والدین دختر با وصلت آنان مخالف بودند و او را تهدید به قتل کردند ناچار به رشت گریخت. و چون پس از مدتی به قزوین بازگشت در عقیده خانواده دختر تغییری ندید. لذا شبی بدون اراده و بر حسب تقاضای دوستان رهسپار تهران گردید و با اعیان و رجال و درباریان مظفرالدین شاه و محمدعلی شاه آشنا شد. و پس از چندی چنانکه خود گوید بااکراه در سلک ملازمان وثوق الدوله درآمد، و از طریق او با علی اصغرخان اتابک اعظم آشنا شد و برای او آوازمیخواند و در نتیجه به دربار راه یافت و بارها بحضور شاه رسید و مورد توجه خاص قرار گرفت تا آنکه بر حسب امر شاه خواستند او را در سلک فراش خلوت دربار درآورند، ولی وی لباس خود را بر کلاه فراش خلوتی دربار ترجیح داد و زیر بار این سمت نرفت. عارف یکی از شعرای آزادیخواه ایران بوده و از روزی که انقلاب مشروطیت در این سرزمین روی داد تا مدت شانزده سال با ملت در تمام انقلابات همقدم و همگام بود و بواسطه خطابه ها و نطق های مهیج و بیان خواسته های ملت در لباس شعر، نارضایی خود و مردم را از اوضاع نمودار میکرد، و از تهییج احساسات ملت به مخالفت با دستگاه ظلم و بیدادگری حکام و زمامداران کشور که از نزدیک دیده بود کوتاهی نمیکرد مخصوصاً موقعی که مشروطیت ایران بدست محمدعلی میرزا تعطیل شد و عده ای از رجال نیز با وی همقدم شدند و بدستور بیگانگان کاخ آمال و آرزوی مردم را در هم ریختند طوفانی در روح وی پدیدار گردید
جملاتی از کلمه عارف قزوینی
این آلبوم شامل دو لوح فشرده به نامهای «شبهای پاییزی» و «امیرکبیر» است. در این آلبوم که بیش تر از شعرهای نو بهره گرفته شده، شعرهایی از شاعرانی همانند: مهدی اخوان ثالث، فریدون مشیری، عارف قزوینی و هوشنگ ابتهاج استفاده شده است.