شاخ تیر

لغت نامه دهخدا

شاخ تیر. ( اِ مرکب ) فرسب. حمال. شاخ. عارضه. و رجوع به شاخ شود.

فرهنگ فارسی

فرسب حمال

جمله سازی با شاخ تیر

💡 از تهیدستی به مقصد ره نیابد ناله‌ام نخل چون بی‌برگ شد، هر شاخ تیر بی‌پری‌ست