شاخ تیر. ( اِ مرکب ) فرسب. حمال. شاخ. عارضه. و رجوع به شاخ شود.
فرسب حمال
💡 از تهیدستی به مقصد ره نیابد نالهام نخل چون بیبرگ شد، هر شاخ تیر بیپریست