تاجیک

گروه قومی غالب در تاجیکستان از نژاد ایرانی هستند. تاجیک‌ها همچنین در افغانستان، بخش‌هایی از پاکستان و غرب چین زندگی می‌کنند. زبان تاجیکی که به زیرشاخه‌ای از زبان‌های ایرانی غربی تعلق دارد، در واقع همان فارسی دری است، اما خط آن‌ها سیریلیک است. آن ها در طول تاریخ با همسایگان ترک خود در ارتباط بوده و برخی واژگان آلتایی را از آن‌ها قرض گرفته‌اند. اکثریت تاجیک‌ها سنّی مذهب هستند، اما اقلیتی از شیعیان نیز در افغانستان وجود دارد. این قوم در مناطق جغرافیایی متنوعی از کوه‌های بلند پامیر تا دره‌های گرم افغانستان سکونت دارند. این روستاییان به پرورش گوسفند، بز، گاو و گاهی شتر مشغولند. کشاورزان در مناطق کوهستانی مزارع پله‌داری برای کشاورزی آبی ایجاد می‌کنند و در مناطق مرتفع‌تر و شیب‌دار کوه‌ها، جو و گندم می‌کارند.

لغت نامه دهخدا

تاجیک. ( ص، اِ ) غیر عرب و ترک را تاجیک نامند. ( شرفنامه منیری ). تازیک وتاژیک، بر وزن و معنی تاجیک است که غیر عرب و ترک باشد. ( برهان ). || عرب زاده ای که در عجم کلان شود. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). فرزند عرب در عجم زاییده و برآمده را نیز گویند. ( برهان ). تازیک و تاژیک، همان تاجیک مذکور و نیز اصلی است ترکان را، و قیل بچه عرب که در عجم بزرگ شود. ( شرفنامه منیری ). || نام ولایتی. || طایفه غیرعربی باشد. || آنکه ترک و مغول نباشد. در لغات ترکی بمعنی اهل فرس نوشته اند. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). مؤلف فرهنگ نظام آرد: نسل ایرانی و فارسی زبان، مثال: در افغانستان و توران نژادی هستند که خود را تاجیک می گویند، مبدل لفظ مذکور تازیک است و از آن بعضی از اهل لغت چنین قیاس کرده اند که معنی لفظ مذکور نسل تازی ( عرب ) است که در عجم بزرگ شده باشد لیکن صحیح همان است که نوشتم، و این لفظ در ایران مورد استعمال ندارد فقط در افغانستان و ترکستان به فارسی زبانان آنجا گفته می شود و بیشتر در مقابل ترک استعمال میشودو اصل این کلمه پهلوی تاجیک منسوب به قبیله تاج است که از قبایل ایران بوده - انتهی. سعید نفیسی در معرفی مردم بخارا آرد: در زمان رودکی شهر بخارا چون دیگر شهرهای ماوراءالنهر شهری بوده است مرکب از نژاد ایرانی و شاید یکی از قدیمترین مداین باشد که نژاد ما در آن رحل اقامت افکنده بهمین جهت مردم آن شهر بجز عده ای معدود از نژادهای دیگر که بعد بواسطه حوادث بدان جا رفته اند از نژاد ایرانی بوده اند و پارسی زبان، مخصوصاً از زمانی که بخارا پایتخت سامانیان مرکز ادبیات فارسی شد و امرای آل سامان در رواج این زبان هیچ فرونگذاشتند، بخارا معروفترین مرکز زبان ما شد چنانکه هنوز پس از هزارواَند سال زبان اکثریت مردم بخارا و زبان بازار آن، زبان پارسیست و هنوز اکثر مردم آن از نژاد ایرانند که امروزایشان را به اصطلاح محلی «تاجیک » می خوانند... ( احوال و اشعار رودکی ج 1 صص 67 - 68 ). مؤلف همان کتاب درباره مردم سمرقند آرد: در زمان حاضر جمعیت ولایت سمرقند نزدیک به نهصدوشصت هزار نفر است که بیست وهفت درصدآن از نژاد ایرانیست که امروز به اسم «تاجیک » خوانده میشود. ( احوال و اشعار رودکی ج 1 ص 120 ). در لاروس بزرگ آمده: تاجیکان مردمانی هستند که حداقل 2500000 نفرند که در مشرق ایران و شمال افغانستان، در ترکستان روس و همچنین در ارتفاعات 3000 متری فلات پامیر پراکنده اند و بزراعت اشتغال دارند. غالب تاجیکها از نژاد خالص ایرانیند، همه آنها چادرنشین می باشند، در ایران و افغانستان بکار زراعت اشتغال دارند، و در ترکستان بازرگان یا مالکند و در نزد تاجیکان ترکستان علیا آثاری از آتش پرستی کهن مشاهده میشود. مؤلف قاموس الاعلام ترکی آرد: تاجیک در اصل نام قومی از ترکها بودو در این زمان این نام را بیک طایفه ایرانی الاصل و متکلم بزبان فارسی و مقیم در آسیای وسطی اطلاق کنند. اینان در بلاد به تجارت و صناعت و در قرا و دیه ها به زراعت و فلاحت اشتغال می ورزند و مردمان فعال و مستعد و نسبت به طوایف دیگر مدنی میباشند ولی به اندازه ترکان و اوزبکان و افغانان و تاتار و اقوام دیگر جسورو سلحشور نیستند و از این رو در نظر اینان حقیر بشمار میروند و مردان دلاور محسوب نمیشوند. و کلمه «داجیک » که ارامنه به عثمانیان اطلاق می کنند از همین لغت مأخود است. محمد معین در برهان قاطع ذیل کلمه تاجیک آرد: تاجیک در «ختنی » تاجیک «روزگار نو ج 4 ش 3: کشور ختن بقلم بیلی »، در ترکی نیز تاجیک «جغتایی ص 194»... «فرای » نویسد: اشتقاق کلمه تاجیک محتملاً از شکل ایرانی شده «طایی » ( قبیله ای از عرب ) آمده، باآنکه فیلوت آنرا مشتق از «تاختن » میداند و این قول بعیداست. ترکان نام تاجیک را مانند «تات » به ایرانیان اطلاق می کردند. رجوع شود به «شدر». استاد هنینگ تاجیک را ترکی میداند مرکب از تا ( = تات «ترک » + جیک «پسوند ترکی » جمعاً یعنی تبعه ٔترک و این کلمه را با «تازیک » و «تازی » ( و طایی ) لغةً مرتبط نمیداند - انتهی. در دایرةالمعارف اسلام ذیل افغانستان در عنوان «قبایلی که از منشاء ایرانی هستند» از تاجیک بتفصیل سخن رانده شده است. ( برهان قاطعچ معین ): مسلمانان و مشرکان و جهودان و مؤمنان و... ترکان و تاجیکان. ( کتاب النقض ص 476 ).

فرهنگ معین

(اِ. ) ۱ - غیرترک و عرب، آن که به زبان فارسی تکلم کند. ۲ - سکنة کنونی کشور تاجیکستان.

فرهنگ عمید

۱. غیر عرب و غیرترک، آن که به زبان فارسی تکلم کند، مردم فارسی زبان.
۲. فرزند عرب که در عجم پرورش یافته و بزرگ شده باشد. &delta، بیشتر در مقابل ترک استعمال می شود.
۳. طایفه ای از نژاد آرین ساکن ترکستان افغان، پامیر، و ترکستان روس که اغلب به زبان فارسی تکلم می کنند.

فرهنگ فارسی

قوم ایرانی ساکن تاجیکستان
غیرعرب وترک مردم فارسی زبان، فرزندعرب که درعجم، پرورش یافته وبزرگ شده باشد، تکلم به زبان فارسی
۱ - غیر ترک ( عموما ) آنکه ترک و مغولی نباشد. ۲- ایرانی ( خصوصا ). ۳- سکن. کنونی (( تاجیکستان ) )شوروی. ۴- (( تاجیک ) ) با(( تازی ) ) فرق دارد.

دانشنامه عمومی

تاجیک (مانه و سملقان). تاجیک روستایی در دهستان جیرانسو بخش مرکزی شهرستان مانه و سملقان استان خراسان شمالی ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این مکان ۷۰۹ نفر ( ۱۸۳خانوار ) بوده است.

ویکی واژه

غیرترک و عرب، آن که به زبان فارسی تکلم کند.
سکنة کنونی کشور تاجیکستان.
گونه‌ای از زبان فارسی

جملاتی از کلمه تاجیک

چشمان تو با دلم نسازند جنگ است میان ترک و تاجیک
فتنه جویی جمله برچون عشق نیست در میان ترک و تاجیک و عرب
شد غیرت کار و بار عشقت زنار میان ترک و تاجیک
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم