ایل و طایفهای ترکتبار با پیشینه تاریخی
بهارلو (یا بهارلـوئی / باهارلی) نام یکی از ایلات ترکتبار ایرانی است که نقش برجستهای در تاریخ سیاسی ایران در دورههای قراقویونلو و صفوی ایفا کرده است. این ایل از طوایف اوغوز به شمار میرود، هرچند نام آن در فهرست اصلی ۲۲ طایفه اوغوز دیده نمیشود. در سدههای نهم و دهم هجری قمری، این ایل از مهمترین نیروهای نظامی و سیاسی در تشکیل دولتهای قراقویونلو و سپس صفوی بود. این طایفه در کنار طوایف بارانلو، سعدلو، بایراملو و آلپائوتاویماق، هسته اصلی کنفدراسیون قراقویونلو را شکل داد و بعدها در میان ایلهای قزلباش صفوی نیز حضور داشت.
روستایی در استان کردستان ایران
بهارلو، اشاره به نام روستایی در بخش دلبران از توابع شهرستان قروه در استان کردستان ایران دارد. این روستا، که در نواحی غرب ایران واقع شده، نام خود را احتمالاً از طایفه یا خانوادههایی گرفته که از ایل بهارلو در گذشته به این منطقه کوچ کردهاند.
منطقهای در استان سیونیک ارمنستان
در خارج از مرزهای کنونی ایران نیز، نام بهارلو (Baharlu) بر یک منطقه مسکونی پیشین در استان سیونیک ارمنستان اطلاق میشود. این منطقه در شمالغرب شهر کاپان، مرکز استان سیونیک، قرار داشته است. وجود چنین نامی در قفقاز جنوبی احتمالاً ریشه در کوچهای تاریخی ایلهای ترکتبار از ایران به قفقاز دارد؛ حرکاتی که در دوره صفویان و پس از آن، در جریان جنگها و جابهجاییهای مرزی میان ایران، عثمانی و روسیه رخ داد.
بهارلو. [ ب َ ] ( اِخ ) ظاهراً با بلوک «بهار» که نزدیک همدان است مربوط میشود و به یکی از ایلات ترک عهد صفویه مربوط است. محتمل است که ایل مزبور در اتحادیه قراقویونلو عضویت داشته و در قلمرو آنان بوده است. ( فرهنگ فارسی معین ). از ایلات خمسه فارس. این ایل به تیره های ذیل تقسیم میشود: ابراهیم خانی، احمدلو، اسماعیل خانی، بوربور، بکله، چام، بزرگی، جرگه، جوقه، حاجی ترلو. حاجی عطارلو. حیدرلو. رسول خانی. سقز. صفی خانی. عیسی بیگ لو. کریم لو. کلاه پوستی. مشهدلو. ناصربیگ لو. ورثه. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 86 ).
یکی از ایلات ترک عهد صفویه. محتمل است که ایل مزبور در اتحادیه قراقویونلو عضویت داشته و در قلمرو آنان بوده است.
بهارلو (سیونیک). بهارلو ( به لاتین: Baharlu ) یک منطقه مسکونی سابق در ارمنستان است که در استان سیونیک واقع شده است. بهارلو در
کیلومتری شمالغرب کاپان، مرکز استان سیونیک واقع شده است. خصوصیات ' نفر جمعیت دارد و در ارتفاع متر بالاتر از سطح دریا قرار گرفته است.
بَهارلو
قبیلۀ بزرگ ترک، احتمالاً از قبایل ایوه، از گروه های اتحادیۀ قبیله ای قراقویونلو، منسوب به قلعۀ بهار در خاک کردستان. بهارلوهای ایران عمدتاً در دیزج رود مراغه، بهار همدان و داراب فارس سکونت دارند و به کلی یک جانشین شده اند. رستم خان بهارلو (از بهارلویان مراغه) در ۱۱۶۲ق حاکم تبریز بود. بخشی از توپچیان ارتش ایران در دورۀ قاجاریه از این مردم بودند. علی شکر بیگ بهارلو، سرکردۀ بهارلویان همدان، از بزرگان دولت جهان شاه قراقویونلو بود. ناحیۀ همدان به واسطۀ حکومت چندسالۀ او (احتمالاً ۸۵۱ـ۸۶۰ق) بیش از ۳۰۰ سال به قلمرو علی شکر معروف بود. بیرم خان و پسرش عبدالرحیم خان خانان، سرداران معروف همایون شاه و اکبرشاه گورکانی، اعقاب پیرعلی بیگ فرزند علی شکر بیگ بودند. بهارلوهای فارس، از ایلات خمسه اند و از حدود ۱۵۰ سال پیش به تدریج چادرنشینی را ترک گفته و امروزه به کلی یک جا نشین شده اند. سردسیر آنان در کمین و رامجرد و مرودشت و گرمسیرشان صحرای ایزدخواست لارستان و داراب بود. تمام این مردم در شهرستان داراب و بعضی نواحی اطراف آن اسکان دارند. جمعیت بهارلوهای فارس در قرن پیش قریب ۸هزار خانوار بود. حکومت این مردم از قرن ۱۳ق در اختیار خاندانی از تیرۀ احمدلو قرار گرفت. بهارلوهای فارس به سبب رقابت خوانین و مداخلات خانوادۀ قوام الملک و سختی معیشت و تعدیات همسایگان، قریب ۱۰۰ سال، یکی از ارکان ثابت اغتشاش های فارس بودند. آخرین شورش آن ها در حدود ۱۳۰۸ق صورت گرفت.
در گذشته شهره به ایل بهارلو ظاهراً صحراگرد، چادرنشین تُرک زبان و پراکنده در برخی نقاط ایران. بهارلو را ممکن است بهاری هم تعبیر نمود، اما «ایلبهارلو» را نباید با سکنه شهرستان «بهار» که به باهار نیز شهره است، اشتباه گرفت.[۱]
↑ سابقه گویش بهاری دستکم به سه هزار سال پیش از میلاد میرسد. همچنین بهارلو اصطلاح فارسی است چون اگر تُرکی یا آذری میبود قاعدتاً باید باهارلو تلفظ میشد نه بهارلو