دایره یکی از اشکال هندسی اساسی و مهم در ریاضیات و علوم مختلف است. این شکل به دلیل ویژگیهای خاص خود، از جمله انحنای یکنواخت و عدم وجود زاویه، در بسیاری از زمینهها مورد توجه قرار میگیرد. دایره به عنوان یک مفهوم، نمادهایی از کمال و بینهایت را به همراه دارد. در ریاضیات، به وسیله یک نقطه مرکزی و فاصلهای معین به نام شعاع تعریف میشود. تمامی نقاطی که در این فاصله از مرکز قرار دارند، آن را تشکیل میدهند. این شکل نهتنها در ریاضی بلکه در طبیعت و هنر نیز قابل مشاهده است. به عنوان مثال، در معماری، طراحان بهمنظور ایجاد حس توازن و زیبایی، از دایره و اشکال گرد بهره میبرند. همچنین در علم نجوم، به عنوان مداری برای حرکت سیارات و اجرام آسمانی به کار میرود. از دیگر کاربردهای دایره میتوان به ساعتهای گرد، فنون طراحی گرافیکی و حتی در ساختارهای اجتماعی اشاره کرد. از منظر فلسفی نیز به عنوان نمادی از وحدت و ارتباط بین عناصر مختلف جهان تلقی میشود. با توجه به اهمیت و کارکردهای متنوع آن، میتوان نتیجه گرفت که این شکل هندسی نهتنها در علم، بلکه در زندگی روزمره ما نیز نقش بسزایی ایفا میکند. در نهایت، با ویژگیهای منحصربهفرد خود، همچنان یکی از موضوعات جذاب و پرمناقشه در تحقیقات علمی و هنری به شمار میرود.

دایره
لغت نامه دهخدا
- دایره افق؛ دایره ای است که فلک را نصف کند در میان مرئی و غیرمرئی. دایره موهومی است که آسمان را به دو حصه مرئی و غیرمرئی تقسیم میکند و طلوع و غروب کواکب از این دایره است. ( فرهنگ نظام ). دایره ای است که آسمان فوق زمین را از آسمان زیر زمین جدا کند.
- دائرةالارتفاع؛ چون قوس ارتفاع کواکب ازین دایره مأخوذ است بدین نام نامیده شده است و این دایره ازسمت الرأس و القدم میگذرد و در روز و شب دو بار بر دایره نصف النهار منطبق میشود.
- دایره اول السموات؛ دایره ای است که مرور میکند به سمتین الرأس و القدم و بدو نقطه مشرق و مغرب و قطبین.
- دایره بروج ( منطقةالبروج )؛ دایره ای است از مشرق بمغرب که در میان دوازده برج واقعست و ضبط حرکات کواکب باین دایره است.
- دایره جداریه؛ آلتی است نجومی برای اندازه گرفتن فاصله سمت الرأس. معدل النهار. رجوع به دائرة جداریه شود.
- دایره ٔدور؛ کنایه است از فلک. چرخ. آسمان و سپهر.
- دایره دوران؛ کنایه است از فلک. دایرة دور. چرخ. سپهر.
- دایره دیرپای؛ کنایه است از فلک. دایره دوران. سپهر. چرخ:
کیست درین دایره دیرپای
کو لمن الملک زند جز خدای.نظامی.- دایره سمت؛ دایره سمتیه. دایره ای عظیمه از فلک که بر دو قطب افق و دو قطب منطقه بگذرد. رجوع به دائره سمت شود.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. خط گرد که دور چیزی را احاطه کرده باشد، پرهون.
۳. چنبر، حلقه.
۴. (موسیقی ) از آلات موسیقی ضربی به صورت چنبری چوبی که در یک طرف آن پوست نازکی چسبانده شده، باتره، تبوراک، دف.
۵. محدوده.
فرهنگ فارسی
۱ - ( اسم ) مونث دایر ( دائر ) دور زننده گردنده. ۲ - خطی گرد که دور چیزی را احاطه کرده باشد. ۳ - سطحی که خطی مدور گرد آنرا احاطه کرده باشد بطوری که فاصله هر یک از نقاط محیط آن نسبت به نقطه مرکزی مساوی بود
جملاتی از کلمه دایره
تا ز زرین دایره جرم منیر آفتاب شمسه ایوان نیلی گنبد عالی بناست
هر کس قدم ز دایره خود برون گذاشت در زیر پا فکند سرش را چراغ وار
سرگشته درین دایرهٔ بی در وبام ناآمده برقرار و نارفته به کام