صفتی نسبی است که به چیزی اطلاق میشود که بهصورت تقلیدی و مشابه نمونهٔ اصلی ساخته شده باشد. این واژه در فرهنگهای معتبری چون غیاثاللغات و آنندراج بهعنوان معادلِ مصنوعی، ساختگی و غیراصلی ثبت شده و در کاربردهای گوناگون، از جمله در ترکیبهایی مانند خبر ساختگی به معنای خبر دروغین و غیرواقع و نیز در دستور زبان، در مفهوم مصدر جعلی به کار میرود. مصدر جعلی به مصدری گفته میشود که ریشهٔ اصلی آن در زبان عربی یا فارسی نباشد، بلکه با افزودن پسوندهایی چون ـیدن، «ـاندن» یا «ـانیدن» به یک اسم ساخته شود؛ نمونههایی مانند فهمیدن، رقصیدن یا تلگرافیدن از این دستهاند. همچنین ساخت واژههایی با اضافه شدن «ـیت» به اسم، مانند «ایرانیت» و «انسانیت»، در زمرهٔ مصدرهای جعلی یا صناعی قرار میگیرد.
در حوزهٔ علوم حدیث و تاریخ نیز ساختگی به عنوان نسبتی به قبیلهٔ بنیجعل شناخته میشود. برای نمونه، این لقب برای حییالخولانی به کار رفته که از «ابیذر» روایت نقل کرده و پسرش سعید نیز از او روایت نموده است. این کاربرد بیشتر در کتب انساب، مانند کتاب الانساب اثر سمعانی، مشاهده میشود و نشاندهندهٔ اهمیت این نسبت در تاریخ و روایات اسلامی است.
به این ترتیب، این واژهٔ در دو حوزهٔ اصلیِ زبان و تاریخ دارای معنا و کاربردی مشخص است: در زبان فارسی به مفهوم ساختگی و غیرواقعی و در حیطهٔ تاریخ و نسبشناسی به عنوان نام یک قبیله یا نسبت خاص. رعایت دقیق نیمفاصله و قواعد نگارشی در نوشتار این واژه و ترکیبهای وابسته به آن از جمله خبر و مصدر جعلی برای پرهیز از ابهام و حفظ صحت زبانی ضروری است.