تابخانه بهعنوان یک واژهٔ مرکب، در منابع لغوی و فرهنگی پیشین، معانی متعددی داشته است. در یک تعریف، به خانهای اطلاق میشده که دارای شیشهبندی و پنجرههای متعدد بوده تا نور خورشید به درون آن بتابد و فضای داخلی روشن شود؛ همچنین، ساکنان خانه بتوانند منظر بیرون را بهروشنی ببینند. در برخی تعابیر دیگر، این واژه به خانهای اشاره دارد که دیوارهای آن با آینه و در و پنجرههای آن از جنس بلور ساخته شده باشد تا امکان دید به بیرون و انعکاس نور و تصویر فراهم آید.
در مفهوم دوم، تابخانه به بنایی با ساختار مشبک و دارای شبکههای شیشهای تعبیر شده است. این ویژگیها باعث میشده تا نور بهراحتی در فضا منتشر شود و حالتی از درخشش و تابندگی در محیط ایجاد گردد. چنین بناهایی عموماً بهمنظور بهرهگیری هرچه بیشتر از نور طبیعی و همچنین زیباییشناسی معماری طراحی و ساخته میشدهاند.
در تعریف سوم، تابخانه به فضای سرپوشیدهای مانند حمام یا خانهای گفته میشده که در آن تنور، بخاری یا سیستم گرمایشی تعبیه شده باشد. در این فضا، کف یا دیوارها بهصورت مجوف ساخته میشد و با افروختن آتش در زیر آن، گرما در سراسر محیط پخش میشد. از این رو، از تابخانه بهعنوان اقامتگاه زمستانی یاد میکردند که افراد برای در امان ماندن از سرمای فصل در آن به سر میبردند.