کلمهی «بکری» در زبان فارسی به معنای دختری که هنوز ازدواج نکرده و عفت و پاکی خود را حفظ کرده است، یا به طور کلی جوان و دستنخورده است. این واژه از ریشه «بکر» در عربی گرفته شده و بار معنایی آن به پاکی، دستنخورده بودن و معصومیت اشاره دارد. در کاربردهای ادبی و فرهنگی، «بکری» ممکن است به فرد یا چیزی اشاره داشته باشد که تازه، نو و دستنخورده است و هنوز تأثیر یا تغییرات بیرونی بر آن وارد نشده است. در متون کهن فارسی، شعرها و داستانها، این واژه برای توصیف زنان جوان و پاکدامن استفاده شده و نشانهای از ارزش و احترام به عفت و پاکی است. همچنین در زبان محاورهای، «بکری» گاهی به معنای تجربهنشده و ناپخته به کار میرود، مانند زمین بکر یا فرصت بکر. هممعنیهای این واژه شامل پاکی، دستنخورده بودن ، معصومیت و نو بودن است. کاربرد این واژه بیشتر در ادبیات، فرهنگ و گاهی مکالمات روزمره برای اشاره به جوانی، تازه بودن یا پاکی دیده میشود. این کلمه بار مثبت دارد و معمولاً برای تمجید یا توصیف ارزشهای اخلاقی و طبیعی استفاده میشود.
بکری
لغت نامه دهخدا
- بکری داشتن؛ دوشیزگی داشتن. بکارت داشتن:
من آن زن فعلم از حیض خجالت
که بکری دارم و شویی ندارم.خاقانی. || تازگی. نوی. || ابداع. ابتکار:
سرحد خلقت شده بازار او
بکری قدرت شده در کار او.نظامی.
بکری. [ ب َ ] ( ص نسبی ) منسوب به ابوبکر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || منسوب به بنی بکربن عبدمناف. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از سمعانی ) ( آنندراج ). || منسوب به بنی بکربن وائل. ( منتهی الارب ) ( از سمعانی ) ( آنندراج ). || منسوب به بکربن عون نخعی. ( از سمعانی ).
بکری. [ ب َ ] ( ص ) مست. ( آنندراج ):
باز خم باده پریخانه شد
دختر رز، بکری پیمانه شد.میرزا معز فطرت ( از آنندراج ).
فرهنگ فارسی
مست ٠
دانشنامه آزاد فارسی
خاندانی از علما و شیوخ طریقت بَکریّه در مصر. از مشهورترین اعضای این خاندان می توان علی ابوالحسن بن عبدالرحمان (۸۹۸ـ۹۵۲ق) و محمد بن محمد ابی السُرور (۹۹۸ـ ح۱۰۶۰ق) را نام برد. علی ابوالحسن شعر نیز می سرود. اشعار او در ترجمان الاسرار و تجلیات الاخیار، و رسالات صوفیانه اش در هدایت المُرید للسبیل الحمید گرد آمده است. همچنین، تألیفاتی در تفسیر قرآن و موضوعات عرفانی به او منسوب است. ابن ابی السرور آثاری در تاریخ عمومی نوشته است که تقریباً همه به تاریخ عثمانی و مصر در زمان مؤلف ختم می شود. برخی از تألیفات او را، به اشتباه، به پدرش محمد نسبت داده اند. اثر مهم ابن ابی السرور در تاریخ، عیون الاخبار و نُزهة الابصار است. از دیگر بزرگان دودمان بکری، احمد بن عبدالله الواعظ (قرن ۷ق) است. آثار وی عمدتاً تواریخ افسانه وار سلحشوران صدر اسلام، ازجمله فتوح الیمن، است که جنگ های علی (ع) با کفار یمن را حکایت می کند. بعضی از علمای مسلمان، ازجمله ذهبی، وی را دروغ پرداز خوانده اند.
جمله سازی با بکری
هر خاطر من بکری بر بام و در از عشقت چندان بکند شیوه چندان بکند دستان
ای گله بیش کرده تو سیر نگشتی از گله چون بکری است این دکان چاره نباشد از غله