این واژه صفتی نسبی است که در مقابل عمومی قرار میگیرد و به امورِ مرتبط با فرد، گروه یا حوزهی معینی دلالت دارد که دیگران در آن دخالتی ندارند یا از آن محروم هستند. این واژه در ترکیبهای گوناگونی بهکار میرود و در هر عبارت، معنای اختصاصی و غیرِ همگانی را میرساند. برخی از ترکیبهای رایج این واژه عبارتاند از: اطاق خصوصی که به فضایی گفته میشود که تنها در اختیار فردِ مشخصی قرار دارد و دیگران حق بهرهبرداری از آن را ندارند؛ جلسهی خصوصی که اصطلاحی است برای نشستهایی که تنها اعضای تشکیلدهنده در آن حاضر میشوند و افرادِ خارج از آن گروه مجاز به حضور نیستند؛ و کلاس خصوصی که به درسی اطلاق میگردد که معلم بهصورتِ انفرادی و مختصِ شاگرد یا شاگردانِ معینی برگزار میکند و دیگر دانشآموزان در آن شرکت ندارند. علاوه بر این، بهعنوان نامِ خانوادگی نیز بهکار رفته است؛ از جمله در نام ابراهیم سعدالخصوصی که در منابع و کتب تذکره از او یاد شده است. این کاربرد نشاندهندهی جنبهی دیگرِ این واژه در حیطهی اسامی اشخاص است.
خصوصی
لغت نامه دهخدا
- اطاق خصوصی؛ اطاقی که مخصوص فردی باشد و دیگری را بدان حقی نباشد.
- جلسه خصوصی؛ اصطلاحی است و درباره جلساتی گفته می شود که غیر از اعضای تشکیل دهنده آن کسی دیگر در آن حضور ندارد. مقابل جلسه عمومی.
- کلاس خصوصی؛ درسی که معلمان بطور خاص بشاگردان دهند و در آن شاگردان دیگر شرکت ندارند. مقابل درس عمومی.
خصوصی. [ خ ُ ] ( اِخ ) ابراهیم سعد الخصوصی. رجوع به ابراهیم سعدالخصوصی شود.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. شخصی: زندگی خصوصی.
۳. [مقابلِ دولتی] غیردولتی: بیمارستان خصوصی.
فرهنگ فارسی
ابراهیم سعد الخصوصی
دانشنامه عمومی
دانشنامه آزاد فارسی
کلیه اطلاعات ارائه شده و داده های یک کاربر مانند نام، مشخصات، فایل های ذخیره شده و پست الکترونیکی که به نحوی شامل اطلاعات شخصی کاربر است و حیطۀ خصوصی یا حریم شخصی محسوب شده و مورد بررسی فردی دیگر بدون اجازه کاربر قرار نخواهند گرفت.
ویکی واژه
شخصی، داخلی.
محرمانه و غیرعلنی.
خاص، ویژه.
مربوط به اشخاص حقیقی و حقوقی خارج از نظارت یا حوزة کارهای دولت. مق دولتی.
جمله سازی با خصوصی
کجا رفت آن خصوصیت که از همدم نوازیها نبود آرام از آن دست نگارین حلقه را بردر