شه‌کر

ویکی واژه

شکر

جمله سازی با شه‌کر

بسکه یاس ناتوانی در مزاجم ریشه‌کرد بر زبان خامه حرف مدعایم نال بود
بدرگفتا خوین را با رای شه‌کردم قرین هر مهی ناقص به‌کیفر زان شود اجزای من
نیست ز انقلاب نفس عافیت مسلم‌ کس در زمین عبرت ما ریشه‌کرد زلزله‌ای
دانهٔ تاکی به چندین خط ساغر ریشه‌کرد درگداز سبحهٔ ما عالمی زنار داشت