خجسته

خجسته به معنای خوش‌یمن و مبارک است. این واژه به صفاتی چون میمون، با سعادت و فرخ اشاره دارد که نشان‌دهنده‌ی خوشبختی و خوشحالی است. همچنین به افراد نیکبخت و کامروا اشاره می‌کند که زندگی‌شان پر از خوشی و برکت است. به عبارت دیگر، خجسته صفاتی نظیر سعادتمند، مسعود و متبرک را نیز در بر می‌گیرد. این کلمه در تضاد با واژه‌ی گجسته قرار دارد و به نوعی نشان‌دهنده‌ی خوشی و موفقیت در زندگی است. به طور کلی، خجسته نمادی از سعادت، نیکویی و خوشحالی است که می‌تواند به زندگی انسان‌ها رنگ و بوی مثبتی ببخشد و آن‌ها را به سمت پیشرفت و کامیابی هدایت کند.

لغت نامه دهخدا

خجسته. [ خ ُ ج َ ت َ / ت ِ ] ( ص ) مبارک. میمون. ( از برهان قاطع ) ( صحاح الفرس ) ( فیروزآبادی ) ( زمخشری ) ( غیاث اللغات ) ( فرهنگ جهانگیری ) ( انجمن آرای ناصری ) ( آنندراج ). با میمنت. با سعادت. فرخ. بختیار. سعادتمند. مسعود. ( از ناظم الاطباء ). نیکبخت. کامروا. خرم. ضد گجسته.نیک خواسته. متبرک. سعد. سعید. همایون

فرهنگ معین

(خُ جَ تِ ) (ص. ) ۱ - مبارک، میمون. ۲ - نیک، خوب.
( ~. ) (اِ. ) گل همیشه بهار.

فرهنگ عمید

۱. مبارک، میمون، خوب و خوش.
۲. (اسم ) (زیست شناسی ) [قدیمی] = همیشه بهار: خجسته بازگشاده دهان مشکین دم / گشاده نرگس چشم دژم زخواب خمار (عنصری: ۱۰۴ ).
۳. [قدیمی] خوشبخت، نیک بخت.

فرهنگ فارسی

مبارک، میمون، خوب وخوش، خجسته بودن، مبارکی
( صفت ) ۱ - مبارک میمون با سعادت. ۲ - نیک خوب خوش. ۳ - ( اسم ) یکی از گوشه های کوچک نوا. ۴ - گل همیشه بهار.
سید خجسته فرزند فخر الدین بابلکانی از مردمان مازندران بوده است.

فرهنگ اسم ها

اسم: خجسته (دختر) (فارسی) (تاریخی و کهن، طبیعت، گل، هنری) (تلفظ: xojaste) (فارسی: خجسته) (انگلیسی: khojaste)
معنی: مبارک، سعادتمند، خوشبخت، گل همیشه بهار، فرخنده، ( در موسیقی ایرانی ) گوشه ای در دستگاه نوا، کامروا، ( در گیاهی ) همیشه بهار ( گل )

جملاتی از کلمه خجسته

فرستاده‌ای خواند با شرم و هوش دلاور بسان خجسته سروش
ای روز مبارک و خجسته ما جمع و تو در میان نشسته
بداد دست و گرفت بدامن شاه جای شد هدف تیر کین در آن خجسته مقام
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم