حمدان

حمدانیان به عنوان یک سلسلهٔ شیعه و عرب‌تبار در شمال عراق و شام شناخته می‌شوند. ویژگی‌های بارز آن‌ها شامل نظام حکومتی مستقل، حمایت از علم و ادب، و پیوندهای قوی با قبیلهٔ تغلب است. آن‌ها به ترویج فرهنگ اسلامی و علوم در دورهٔ خود اهتمام داشتند و با جذب نخبگان علمی، توانستند در عرصه‌های مختلف به موفقیت‌های چشمگیری دست یابند. قبیلهٔ تغلب، یکی از قبایل مهم عربی، نقش بنیادینی در تأسیس سلسلهٔ حمدانیان ایفا کرد. این قبیله با تاریخچهٔ طولانی و تأثیرگذار خود، اعضای خود را به عنوان رهبران و فرماندهان نظامی در سلسلهٔ حمدانیان معرفی کرد. این حمایت قبیله‌ای به حمدانیان کمک کرد تا قدرت خود را تثبیت و در برابر رقبای سیاسی ایستادگی کنند.

لغت نامه دهخدا

حمدان. [ ح َ ] ( اِ ) آلت تناسلی مرد: 
بجنبانم علم چندان در آن دو گنبد سیمین 
که سیماب از سر حمدان فروریزمش در سوله.عسجدی.آن که ز حمدان خوشگوار و لطیفش 
کنده و شلف آرزو برند خرانبار.سوزنی.
حمدان. [ ح َ ] ( اِخ ) ( آل... ) نام دولتی است که در زمان خلافت عباسیان در جزیره و سوریه فرمانروائی داشته و ابوالهیجا عبداﷲبن حمدان مؤسس این سلاله بوده و حمدانیان در زمان سیف الدوله به اوج عزت و اقبال نایل شدند و شأن و شوکت درخشان یافتند و دائره حکومتشان توسعه پیدا کرد و سرزمین های بسیاری از رومیها در آناطولی تسخیر کردند. حمدان به بنی ثعلب از قبائل عرب منسوب و یکی از امرای معتضد باﷲ شانزدهم خلیفه عباسی بوده. پسرش ابوالیهیجا عبداﷲ از جانب خلیفه مکتفی باﷲ به والیگری موصل نصب شده بود و نفوذ و اقتداری قریب باستقلال داشت و در تاریخ 322 هَ.ق. در مدافعه قاهر باﷲ مقتول گردید و پسر ارشدش ناصرالدوله حسن جانشین پدر شده چون متقی باﷲ خلیفه بیست ویکم بغداد را ترک گفته بموصل آمد. ناصرالدوله با برادر خود سیف الدوله علی بخدمت خلیفه شتافته از مقربان گشتند. ناصرالدین حسن در موصل و جاهای همجوار با آن فرمانروائی داشت و سیف الدوله علی در حلب و ادنه و دیگر نواحی آن سرزمین حکمفرما بود و هنگامی که معزالدوله بویهی بغداد را ضبط نمود، ناصرالدوله طاقت مقاومت و نیروی محافظت موصل را نداشت و ببرادر خود سیف الدوله پناهنده گردید و بدینطریق سیف الدوله یگانه نماینده مستقل دولت آل حمدان شد. در خلال این احوال اروپائیان بنصارای مقیم در جبال سوریه و بخود این سرزمین هجوم آوردند. سیف الدوله محاربات زیادی با این قوم نموده در اکثر اوقات با شاهد فتح و فیروزی هم آغوش میشد تا آنجا که بقلمرو امپراطوران رومی مقیم در قسطنطنیه یعنی بقطعه آناطولی یورش آورده دوبار با رومیان بغزا پرداخت و تا آماسیه پیش روی نموده غنائم بسیار به دست آورد. در تاریخ 350 هَ. ق. سیف الدوله درگذشت و پسرش سعدالدوله ابوالمعالی وارث وی شد پس از سعدالدوله پسرش ابوالفضائل در حلب بمسند امیری نشست و در همین اوقات وزیر ابونصر که یکی از فاطمیون بود، حلب رابچنگ خود انداخت و درنتیجه، دولت آل حمدان رو به انقراض نهاد. ناصرالدوله و سیف الدوله و سعدالدوله سلاطین آبرومند این سلسله بوده اند و در زمان سیف الدوله این دولت به اوج ترقی رسید و قدرت و سطوت درخشان یافت ومعارف و علوم در عصر وی رونق و رواج مشعشع پیدا کردو آل حمدان قریب 60 سال حکومت کرد. ( قاموس الاعلام ).

فرهنگ معین

(حَ ) [ ع. ] (اِ. ) آلت تناسلی مرد.

فرهنگ عمید

آلت تناسلی مرد.

فرهنگ فارسی

از هنگامی که نخستین دعات اسماعیلی در اهواز مستقر شدند و آغاز دعوت برای امامت محمد بن اسماعیل و اولاد او کردند یکی از مبلغان خود را بنام حسین اهوازی بسواد کوفه فرستادند. وی در آنجا با مردی بنام حمدان الاشعث معروف به قرمط ملاقات کرد حمدان بزودی دعوت باطنیه را پذیرفت و درین راه به حسین اهوازی یاوری کرد و چندان در این کار کوشش نمود که حسین اهوازی امر دعوت را در سواد عراق باو وا گذاشت و او (( کلواذا ) ) یکی از توابع بغداد را مرکز دعوت خود نمود و دعوت وی چنان بسرعت انتشار یافت که در سال ۲۷۶ ه. ق. توانست بخرید اسلحه و تشکیل دسته ای از جنگجویان پردازد. اینان بزودی شروع بخونریزی و قتل مخالفان خود کردند و رعبی عظیم از آنان در دل مسلمان عراق افتاد و بسیاری از مردم از بیم جان دعوت ایشانرا پذیرفتند. قرامطه عراق در سال ۲۷۷ قلعه استواری در سواد کوفه بنام (( دار الهجره ) ) براغی خود ترتیب دادند. حمدان از این پس بوضع مقررات مالی و نظامات اجتماعی متقنی برای اتباع خود مبادرت جست و هر یک را موظف بخرید سلاح برای خود کرد. داماد حمدان موسوم به عبدان کاتب یکی از دعات چیره دست او بود.از حدود سال ۲۸٠ میان حمدان و عبدان با مرکز دعوت اسماعیلی در اهواز اختلاف حاصل شد و از این راه مذهب جدیدی بنام قرمطی بوجود آمد.
آلت مردی، آلت تناسل مرد، حمدون هم گویند
(اسم ) آلت تناسلی مرد آلت مردی نره.
ابن عبدالرحیم الاثاربی وی طبیب ادیب شاعر روز و شب در طلب دانش بود

ویکی واژه

ستایشگر

جمله سازی با حمدان

در باغ کفت حمدان بنشاند نهال کان ای پورزن دربان، آخر چه نهالست این
زن که دارد به سوی حمدان رای حمد حمدان کند نه حمد خدای
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال میلادی فال میلادی فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال احساس فال احساس