حرکت کردن

حرکت یا جنبش در علم فیزیک به معنای تغییر مکان یک جسم در طول زمان است. این مفهوم به تغییر موقعیت جسم نسبت به ناظر اشاره دارد و به همین دلیل، حرکت امری نسبی به شمار می‌آید. در فیزیک، حرکت ناشی از نیروها بوده و با مفاهیمی چون سرعت، شتاب، جابجایی و زمان ارتباط دارد. طبق قانون اول نیوتن، سرعت یک جسم تنها زمانی تغییر می‌کند که نیروی جدیدی به آن وارد شود؛ این پدیده به عنوان لَختی شناخته می‌شود. فیزیک حرکت بخشی از علم فیزیک است که به توصیف حرکت و علل آن می‌پردازد. حرکت همواره بر اساس یک مرجع مورد بررسی قرار می‌گیرد و در absence of a ثابت، حرکت مطلق قابل مشاهده نیست. به همین دلیل، باید به حرکت نسبی اشاره کرد. در این دیدگاه، اگر چیزی نسبت به یک مرجع ثابت وجود داشته باشد، به صورت نسبی نسبت به مراجع دیگر در حال حرکت است و از این رو ادعا می‌شود که در جهان، همه چیز در حال حرکت است. هرگاه مختصات یک جسم نسبت به یک مرجع یا مختصات لخت تغییر کند، می‌گوییم که جسم حرکت کرده است. "لخت" به معنای بدون شتاب است. حرکت به معنای تغییر موقعیت یک شیء نسبت به محیط اطراف آن در یک بازه زمانی مشخص است.

لغت نامه دهخدا

حرکت کردن. [ ح َ رَ ک َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) حرکت. جنبش. شروع به مسافرت. از جائی به جائی رفتن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - جنبیدن تکان خوردن. ۲ - از جایی بجای دیگر رفتن نقل مکان کردن.

ویکی واژه

partire muoversi

جمله سازی با حرکت کردن

و از جانب سلطان عالم او خود مطلق بود و به وقت حرکت کردن از هری تشریف نامزد کرده بود.
گه روش که ملایم رود چو آب روان نیابد از حرکت کردنش سوار خبر
صد اختراع می‌کند از جلوه‌های خاص قد بلندش از حرکت کردن سمند