تهیه

تهیه به معنای آماده‌سازی یا ساخت چیزی است. این فرآیند می‌تواند شامل جمع‌آوری مواد اولیه، انتخاب ابزار مناسب و برنامه‌ریزی مراحل کار باشد. در واقع، تهیه به ما کمک می‌کند تا به هدف نهایی خود برسیم و محصول یا خدمتی را که در نظر داریم، به دست آوریم. برای مثال، در آشپزی، تهیه مواد اولیه و دستور پخت به ما این امکان را می‌دهد که یک غذا را به بهترین نحو آماده کنیم. همچنین، در زمینه‌های مختلف دیگر، مانند تولید و صنعت، تهیه به معنای سامان‌دهی و مدیریت منابع به گونه‌ای است که بهترین نتیجه حاصل شود. هرچه در این مرحله دقت بیشتری به خرج دهیم، احتمال موفقیت ما در دستیابی به نتیجه مطلوب نیز بیشتر خواهد بود.

لغت نامه دهخدا

( تهیة ) تهیة. [ ت َ ی َ ] ( ع مص، اِمص ) نظم و ترتیب و آمادگی و تدارک. ج، تهیات. ( ناظم الاطباء ). نیکو ساختن. آماده کردن. ( از یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
تهیه. [ ت َ هی ی َ / ی ِ ] ( اِمص ) تهیئة. آماده کردن. ساختن. ( فرهنگ فارسی معین ). آمادگی کردن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). تدارک و بسیج و آمادگی و ترتیب و آنچه برای پیشرفت کار و انجام آن آماده و حاضر کنند. ( ناظم الاطباء ). ساز. آمادگی. ساختگی. ج، تهیات. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). ساختن. ( تاج المصادر بیهقی ). بساختن. ( زوزنی ). تدارک دیدن و حاضر نمودن. ( قاموس کتاب مقدس ).
- روز تهیه؛ لفظی است که از برای روز ششم هفته استعمال شده آن را روز تهیه گفتند چون که در آن روز خوراک و مایحتاج روز سبت را آماده می کردند.... ( قاموس کتاب مقدس ).
- کلاس تهیه؛ معمولاً به کلاسی اطلاق می شود که در دبستان به مدت یکسال یا کمتر شاگردان خردسال را در آنجا برای تحصیل ابتدائی آماده کنند و همین وضع در بعضی از دانشکده ها هم وجود داشت که جوانان را برای تحصیل در دانشکده ای به مدت یکسال در کلاس تهیه ( پره پاراتوار ) مهیای تحصیل در دانشگاه می کردند. و اکنون هر دو متروک مانده است.

فرهنگ معین

(تَ هِ یِّ ) [ ع. تهیة ] ۱ - (مص م. ) آماده کردن، ساختن. ۲ - (اِمص. ) آمادگی، بسیج.

فرهنگ فارسی

مهیاکردن، آماده ساختن
۱-( مصدر ) آماده کردنساختن. ۲ -( اسم ) آمادگی بسیج.
نظم و ترتیب و آمادگی و تدارک آماده کردن

جملاتی از کلمه تهیه

ز مصر حضرت یوسف به شوکت و اجلال تهیه دید و برون شد برای استقبال
مکن تهیهٔ آرایش دگر بیدل چراغ محفل تسلیم چشم قربانیست