تقدیر

تقدیر به معنای سرنوشت، قضا و قدر است. این واژه در متون دینی، فلسفی و ادبی به کار می‌رود و مفاهیم عمیق‌تری را در بر می‌گیرد. این واژه از ریشه قدر به معنای اندازه‌گیری، تعیین و ارزش است. بنابراین، تقدیر به معنای تعیین اندازه و سرنوشت برای یک فرد یا یک رویداد است.

در ادیان مختلف، به ویژه در دین اسلام، تقدیر به معنای قضا و قدر الهی مطرح می‌شود. به این معنا که خداوند از قبل سرنوشت هر فرد را تعیین کرده و همه چیز در علم الهی ثبت شده است. در قرآن کریم، این اصطلاح به عنوان بخشی از علم خداوند و برنامه‌ریزی او برای خلقت مطرح می‌شود.

یکی از مباحث مهم در فلسفه و علم کلام، تفاوت بین تقدیر و اختیار انسان‌ها است. در حالی که تقدیر به معنای سرنوشت و قضا و قدر است، اختیار به معنای آزادی اراده و انتخاب انسان‌ها برای انجام کارها و تصمیم‌گیری‌ها است. این دو مفهوم در بسیاری از متون دینی و فلسفی به بحث گذاشته شده است.

لغت نامه دهخدا

تقدیر. [ ت َ ] ( ع مص ) اندازه کردن. ( زوزنی ) ( دهار ) ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) ( آنندراج ): قدره ُ علیه و له تقدیراً؛ اندازه نمود آن چیز را بر وی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ): و کشاورزی و عمارت زمینها و تقدیر آبها و درورزیدن غله ها و ثمره ها پدید آورد. ( فارسنامه ابن البلخی ص 27 ). || مقایسه کردن چیزی را به چیزی و بمقدار آن کردن آن چیز. ( اقرب الموارد ). || در نزد مهندسان بمعنی شمردن آید. رجوع به عد و کشاف اصطلاحات الفنون شود. || بخش کردن رزق را. ( منتهی الارب ). بخش کردن روزی را. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || در نزد متکلمان محدود ساختن هر مخلوق به حد خود می باشد و آنرا قدر هم نامند. رجوع به قدر و لوح و کشاف اصطلاحات الفنون ج 2 ص 1180 و تعریفات جرجانی شود. || از نظر فلاسفه بمعنای مشخص و معین شدن حوادث وجودی و تعیین و اندازه آن در عالم قضاء الهی و تدوین در لوح محفوظ بوسیله قلم قدرت می باشد. || از نظر عرفاء تقدیر از طرف حق هدایت است و کسی که ترک تدبیر کند به تقدیر راضی شود و کسی که مشاهده مقدور کند خود را بی اختیار داند. ( فرهنگ علوم عقلی تألیف سجادی ص 173 ). || فرمان دادن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). فرمان دادن و حکم کردن خدا بر امری. ( از اقرب الموارد ). قضا و فرمان خدا و سرنوشت. ( ناظم الاطباء ). قضا و حکم خدای تعالی درباره مخلوق. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ): فالق الاصباح و جعل اللیل سکناً و الشمس و القمر حسباناً ذلک تقدیر العزیز العلیم. ( قرآن 6 / 96 ). والشمس تجری لمستقر لها ذلک تقدیر العزیز العلیم. ( قرآن 36 / 38 ).

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع. ] ۱ - (مص م. ) اندازه گرفتن. ۲ - (اِ. ) فرمان خدا، سرنوشت. ۳ - (مص ل. ) ارج نهادن.

فرهنگ عمید

۱. نصیب، قسمت، و سرنوشتی که خداوند برای بندگان خود معین فرموده، قضا و فرمان خداوند.
۲. [قدیمی] اندازۀ چیزی را نگه داشتن.
۳. [قدیمی] اندیشیدن.
۴. [قدیمی] تعیین قدر و مقدار.
۵. [قدیمی] مقدر کردن.
۶. (اسم مصدر ) [قدیمی] اندازه گرفتن.

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) اندازه گرفتنمقیاس گرفتن. ۲ - جریان یافتن فرمان خدا.۳ - مستتر بودن ( امری در کلام ). ۴ - ( اسم ) اندازه گیری. ۵ -( اسم ) فرمان خدا سرنوشت قسمت. جمع: تقدیرات.

فرهنگ اسم ها

اسم: تقدیر (دختر، پسر) (عربی) (تلفظ: taghdir) (فارسی: تَقدیر) (انگلیسی: taghdir)
معنی: سرنوشت

دانشنامه آزاد فارسی

در لغت به معنای اندازه کردن و در اصطلاح قرآن و کلام اسلامی به دو معناست: خلق یا آفرینش موجودات؛ و تعیین اندازه؛ یعنی خداوند در جریان آفرینش موجودات، برحسب اقتضای حکمت خود، برای هر موجود حدّ و اندازه ای تعیین می کند. در الهیات مسیحی، اعتقاد به این که خدا همه وقایع را، ازجمله رستگاری غائی یا گرفتارشدن انسان به عذاب الهی را، پیشاپیش معیّن کرده است. امروزه مسیحیت به طور کلّی عقیده به اختیار انسان دارد، هرچند فرقه هایی از قبیل کالونیسم معتقدند که رستگاری فقط با عنایت الهی قابل حصول است.

جملاتی از کلمه تقدیر

جابز از سال ۱۹۹۷ تا زمان مرگش با دستمزد یک دلار در سال در سمت مدیرعامل برای اپل کار می‌کرد و سال‌های زیادی هیچ پاداشی هم به او تعلق نگرفت. این مسئله باعث شد نام او به‌عنوان «کم حقوق‌ترین مدیر ارشد عملیاتی» در کتاب رکوردهای جهانی گینس ثبت شود. البته در مواردی هم از زحمات او با هدایای ارزشمندی تقدیر شد.

چند سال پیش از مرگش نیز، مؤسسه فرهنگی هنری «المعلم» در اهواز مراسم تقدیر از این شاعر را برگزار کرد و جایزه دو سالانه «عیلام» را به او اختصاص داد.
در سال ۱۹۸۴، یوگسلاوی در یک پروژه فرهنگی برای یادبود قهرمانان جنگ به عنوان بخشی از تکریم از قهرمانان ملی یوگسلاوی، از کاراماندی با انتشار یک تمبر تقدیر کرد. همچنین مجسمه نیم تنه او در پارک گرادسکی در بیتولا در خیابانی که به نام او نامگذاری شده بود، نصب شد. در اقدامی دیگر در سال ۱۹۸۰ یک مدرسه ابتدایی با نام الپیدا کاراماندی در بیتولا، در مقدونیه شمالی تأسیس شد.
بعد از اخراج در ۲۰ مارس ۱۸۹۰، توسط ویلهلم دوم، از بیسمارک به‌طور بی‌سابقه و بی‌مانند، تقدیر و ستایش به عمل آمد. این تقدیرها بیشتر در: «بناکردن یادبودها، نام‌گذاری میدان‌ها و خیابان‌ها، دادن لقب‌های افتخاری شهروندی و در برخی موارد محصولات و تولیدات صنعتی» خلاصه می‌شدند.[نیازمند منبع]
در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم کاین‌چنین رفته‌ است در عهد ازل تقدیر ما
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم