این نام به عنوان یک قوم بدوی برای نخستین بار در قرن ششم میلادی ذکر شده است. در همین قرن، آنان دولتی ابتدایی تأسیس کردند که از مغولستان تا مرز شمالی چین گسترش یافته بود. در سال ۵۵۲ میلادی، این دولت به پایان رسید و برادرش به نظر میرسد تا سال ۵۷۶ میلادی زنده مانده باشد. چینیها به این دولت، امپراتوری ترکان مشرق میگفتند. در سال ۵۸۱ میلادی، تحت تأثیر سلسله چینی، این دو امپراتوری به طور کامل از یکدیگر جدا شدند. حدود سال ۶۸۲ میلادی، ترکان شمالی موفق به کسب استقلال شدند. درباره روابط این باستانی و نسلهای بعدی آنها بحثهای زیادی وجود دارد که در اینجا مجال بررسی آنها نیست. این سلسلهها که در دوره اسلامی در ایران سلطنت کردهاند شامل غزنویان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان هستند. شکاف در کوه و زمین، فواصل ایجاد شده بین دو قطعه زمین به دلیل زلزله و حرکات دیگر کوهزایی. تراک نام کوهی است که میان ترکستان شوروی و ترکستان شرقی متعلق به چین قرار دارد.
ترک
لغت نامه دهخدا
کسی را ز ترکان نباشد خرد
کز اندیشه خویش رامش برد.فردوسی.بخندید و آنگه بافسوس گفت
که ترکان ز ایران نیابند جفت.فردوسی.که ترکان بدیدن پریچهره اند
بجنگ اندرون پاک بی بهره اند.فردوسی.میغ چون ترکی آشفته، که تیر اندازد
برق تیر است مر او را مگرو رخش کمان.( از لغت فرس ص 215 ).کیست از تازک و از ترک در این صدر بزرگ
که نه اندر دل وی دوستتری از زر و سیم.ابوحنیفه اسکافی ( از تاریخ بیهقی ).چون شراب نیرو گرفتی ترکان این دو سالار را به ترکی ستودندی.( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 220 ). کسان گماریم تا تضریبها می سازند و آنچه ترکان و این دو سالار گویند فراختر زیادتیها می کنند و بازمی نمایند. ( تاریخ بیهقی ایضاً ص 221 ). و این ترک ابله [طغرل، حاجب امیر یوسف ] این چربک بخورد و ندانست که کفران نعمت شوم باشد. ( تاریخ بیهقی ایضاً ص 250 ).
فرهنگ معین
( ~. ) (اِ. ) هر صدا و آوازی که از شکستن و ترکیدن چیزی آید.
( ~. ) [ ع. ] (مص م. ) واگذاشتن، رها کردن.
( ~. ) (اِ. ) کسی که پشت سر سوار (اسب، موتور و... ) می نشیند.
(تُ ) (اِ. ) زیباروی، معشوق.
(تَ ) (اِ. ) ترگ، کلاهخود، مغفر.
فرهنگ عمید
۲. دست برداشتن از کاری.
۱. شعبۀ بزرگی از نژاد سفید پوست بومی آسیای مرکزی که به زبان ترکی تکلم می کنند.
۲. (اسم، صفت ) هریک از افراد این نژاد.
۳. (اسم، صفت ) هریک از افراد با نژادهای دیگر که به زبان ترکی تکلم می کنند: ترک تبریز.
۴. (اسم، صفت ) از مردم کشور ترکیه.
۵. (اسم، صفت ) [قدیمی، مجاز] زیباروی.
۶. (اسم، صفت ) [قدیمی، مجاز] غارتگر.
۷. (اسم، صفت ) [قدیمی، مجاز] سپاهی، جنگجو.
۸. [قدیمی، مجاز] معشوق.
۹. (موسیقی ) = بیات۲ * بیات تُرک
۱. مرطوب.
۲. تروتازه.
۳. (اسم، صفت ) دوشیزه و دختر زیبا.
۴. (اسم ) نوعی حلوا که از قند و نشاسته و تخم ریحان درست کنند.
۱. کلاه آهنی که در جنگ بر سر گذارند، کلاه خود، مغفر.
۲. درز کلاه یا تکه های پارچه که به کلاه دوخته شود.
۳. نوعی کلاه درویشی که دوازده ترک دارد و هر ترک نشانۀ ترک یک فعل ناشایسته و طلب یک عمل نیک است، تاج. &delta، گویند شاه اسماعیل صفوی برای ترویج مذهب شیعه فرمان داد کلاه های دوازده ترک دوختند و در هر ترکی نام یکی از دوازده امام را نوشتند.
۴. پشت سر سوار در روی مرکب.
۱. شکاف، رخنه.
۲. (اسم صوت ) ‹تراک، طراق، تراغ› صدایی که از شکستن یا ترکیدن چیزی برآید.
۳. [قدیمی] خندقی که گرداگرد حصار و قلعه حفر کنند.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱- شکاف رخنه. ۲- شکاف کوه و زمینفواصلی که بین دو قطعه زمین بر اثر زلزله و حرکات دیگر کوه زایی تشکیل گردد تراک.
ناک کوهی است میان ترکستان شوروی و ترکستان شرقی متعلق به چین.
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
ترک (شهرستان آلای). تِرِک ( به لاتین: Terek ) یک منطقهٔ مسکونی در قرقیزستان است که در شهرستان آلای واقع شده است. ترک ۱٬۱۹۸ نفر جمعیت دارد و ۲٬۰۵۱ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
ترک (شهرستان قره کولجه). ترک ( به لاتین: Terek ) یک منطقهٔ مسکونی در قرقیزستان است که در شهرستان قره کولجه واقع شده است. ترک ۱٬۳۰۰ نفر جمعیت دارد و ۲٬۱۷۹ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
ترک (فیلم ۲۰۲۱). ترک یا کرک ( به انگلیسی: Krack ) فیلمی هندی محصول سال ۲۰۲۱ و به کارگردانی گوپیچند مالیننی است. در این فیلم بازیگرانی همچون راوی تجا، شروتی حسن، ساموتیراکانی، وارالاکسمی ساراتکومار و ساپتاگیری ایفای نقش کرده اند.
ترک (میانه). تَرک یکی از شهرهای استان آذربایجان شرقی در شمال غرب ایران است. این شهر مرکز دهستان کندوان و بخش کندوان شهرستان میانه می باشد. شهر ترک در میان جاده نیر به میانه واقع شده است. این شهر در ۲۵ کیلومتری شمال شرقی شهر میانه ( مرکز شهرستان )، در دشتی در جنوب قسمت میانی بخش کندوان واقع است و حدود ۵۲۵، ۱ متر ارتفاع دارد. دامنه های جنوبی رشته کوه بزقوش بر آن مشرف است. ترک در منطقهٔ آب وهوایی سرد و خشک قرار دارد. میانگین بیشترین دمای آن در تابستان ها °۳۵، میانگین کمترین آن در زمستان ها °۱۸ -، و میانگین بارش سالانهٔ آن حدود ۲۵۰ میلی متر است. آب شهر از رود، چشمه و قنات تأمین می گردد. از مراتع غنی و فراوان پیرامون شهر برای دامداری استفاده می شود. وجود رود و اراضی حاصلخیز و مراتع پیرامون را در پیدایش آبادی ترک و سکونت در آن مؤثر دانسته اند.
این منطقه به دلیل قرار گرفتن در جنوب دامنه های رشته کوه های بزقوش حاصل خیز بوده و باغات سیب این منطقه بسیار معروف است. زبان مردم آن ترکی آذربایجانی است.
حبیب ساهر، شاعر آذربایجانی در این شهر متولد شده است.
واژهٔ تَرْک در زبان های مختلف معانی متفاوتی دارد ولی معلوم نیست چرا این مکان به این نام خوانده شده است.
• در زبان فارسی قدیم: عارضه ای است به مانند کلات اما راه دسترسی آن بر خلاف کلات که یک راه است در این عارضه راه دسترسی بیشتر است به عبارت دیگر این عارضه به تپه ای محسوب می گردد که نیمی از آن عارضه کمر است. حداقل یک سمت ترک پرتگاه وجود دارد.
• در زبان فارسی: فرهنگ رشیدی، صفحهٔ ۴۲۲ ترک را کلاه خود - سوزه کلاه و خیمه و مانند آن - و قصبه ای در آذربایجان معنی کرده است.
• در زبان فارسی: فرهنگ ناظم الاطبا، جلد ۲، صفحهٔ ۸۵۵ ترک را اسم فارسی دانسته و معنی کرده است: کلاه خود و مغفر که در روز جنگ بر سر نهند و میان بند عمامه؛ و بخش و سوز کلاه و خیمه و مانند آن همچون کلاه سه ترک و چهار ترک؛ و آن جای از پشت ستور سواری که در خلف سوار واقع شود و آنچه سوار در خلف خود از بار و اسباب سفری می بندد؛ و اسم خاص قصبه ای از مضافات آذربایجان.
• در زبان ترکی: محمود کاشغری در دیوان لغات الترک ترک را به معنی زود و با شتاب ترجمه کرده است.
• در زبان عربی: مصدر ( عربی: تّرک ) معنای گذاشتگی و هلیدن و وانهادن - گریختگی و فرار - قطع علاقه - عزلت و اعتزال - غفلت و اهمال - خطا و سهو را می رساند.
ترک (نرم افزار). ترک ( به انگلیسی: Trac ) یک سیستم مدیریت پروژه و سیستم پیگیری اشکالات نرم افزاری مبتنی بر وب است که به صورت نرم افزار آزاد توسعه داده می شود. نام این پروژه در اوایل svntrac بود و از پروژه CVSTrac الهام گیری شده بود. در حال حاضر این برنامه توسط شرکت Edgewall Software توسعه داده شده و نگهداری می شود. برنامه Trac به زبان برنامه نویسی پایتون نوشته شده است. تا اواسط سال ۲۰۰۵، این برنامه تحت پروانه جی پی ال منتشر می شد، اما از نسخه ۰٫۹ به بعد، این برنامه تحت یک پروانه دستکاری شده بی اس دی منتشر می شود. از جمله قابلیت های ترک می توان به سیستم ارسال و مدیریت تیکت، جستجو در تیکت ها، مدیریت حساب های کاربری، ویکی ( مشابه موین موین )، پشتیبانی از فیدهای RSS، پشتیبانی از چند مخزن در هر پروژه، پشتیبانی از پلاگین و افزونه های مختلف، سیستم وبلاگ نویسی، سیستم انجمن گفتگو و تبادل نظر، پشتیبانی از سابورژن، گیت، مرکوریال، سی وی اس، بازار و …، سیستم آگاه سازی بوسبله ایمیل و قابلیت های زیاد دیگر اشاره کرد.
دانشنامه آزاد فارسی
(در لغت به معنای رهاکردن و واگذاردن) در اصطلاح اهل عرفان و دین، چشم پوشیدن و بُریدن هر نوع تعلق خاطر به غیر از معبود حقیقی یعنی خداوند. در نظر اهل عرفان، ترک شرایط و آداب و اقسام مختلفی دارد که بدون آن ها سالک به سر منزل مقصود نمی رسد. هریک از اقسام ترک نیز طلب و خواسته ای را دنبال می کند، ازجمله ترک دنیا در طلب آخرت، ترک هوای نفس برای صفای باطن، و ترک خواب در طلب بیداری باطن. اقسام ترک از شروط سلوک سالکان است و هر سالک با انجام هریک از آن ها رتبه ای ارتقا می یابد و قدمی به حق نزدیک تر می شود. اصلی ترین و مهم ترین مراحل ترک نزد عارفان و صوفیان ترک جاه و مقام، گناه، مال و ریاست طلبی است. ترک کمابیش در همۀ نظام های اخلاقی وجود دارد. در اسلام از برترین اعمال ترک محرمات است. مثلاً روزۀ ماه رمضان که مبتنی بر ترک های گوناگون است، ثواب بسیار و پاداش الهی دارد. آیین بودا مبتنی بر ترک امیال شخصی است و آیین هندو در نهایت، پس از بارها مرگ و نوزایی، توفیق گسیختن پیوند با دنیای مادی را حاصل می کند. شریعت موسوی نیز پُر از دستورهای ترک منهیات است که در مسیحیت تداوم می یابد.
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] ترک یعنی انجام ندادن، مقابل فعل است.
ترک، در فقه موضوع احکام پنجگانه تکلیفی قرار گرفته است.
حرام
وجوب هر فعل، مقتضی حرمت ترک آن- که نقیض فعل «ضدّ عام» به شمارمیرود-باشد. البتّه در اینکه حرمت ترک، عقلی است یا شرعی مولوی، اختلاف است.
واجب
میان فقها در متعلق نهی اختلاف است. برخی، مطلوب در نهی را «ترک»- که امری عدمی است- دانسته و حکم به وجوب آن کردهاند
مستحب و مکروه.
ویکی واژه
شاهنامه ایشان را منتسب به تور و میان توران، ترکان و ترکانچین تمایز قائل است. طلایه بفرمود تا ده هزار.....بُوَد ترک برگستوانور سوار (شاهنامه)
زیباروی، معشوق
واگذاشتن، رها کردن، ترک کردن.
کسی که پشت سر سوار (اسب، موتور و...) مینشیند.
ترک پا، شکاف، رخنه.
هر صدا و آوازی که از شکستن و ترکیدن چیزی برآید.
ترگ، کلاهخود، مغ.
جمله سازی با ترک
چه خوانیم سوی گلزار ترک خسرو گیر کجا اسیر رخت را سر گل و سمن است
برخیزم و ترک خویش گیرم گر هیچ تو با خودم نشانی