دروغ گفتن

دروغ گفتن به معنای بیان حقیقت به‌صورت نادرست یا ارائه اطلاعات غلط به دیگران است. این رفتار برخلاف صداقت و راستگویی قرار دارد و معمولاً با قصد فریب، پنهان‌کاری یا دست‌یابی به منافع شخصی همراه است. دروغ گفتن نشان‌دهنده عدم اعتمادپذیری و نقض اصول اخلاقی در ارتباطات انسانی است و تأثیر مستقیمی بر کیفیت روابط دارد.

این عمل می‌تواند در روابط فردی، خانوادگی، کاری و اجتماعی رخ دهد و ممکن است باعث کاهش اعتماد، سوءتفاهم، تخریب ارتباطات و آسیب به اعتبار فرد شود. در محیط‌های حرفه‌ای یا اجتماعی، دروغ گفتن می‌تواند منجر به از دست رفتن موقعیت، فرصت‌ها و حتی مجازات قانونی شود و به سلامت روانی و اجتماعی افراد لطمه بزند.

از منظر اخلاقی، دروغ گفتن رفتاری ناپسند و نامطلوب است که تضاد با فضایل اخلاقی مانند صداقت، وفای به عهد و احترام به دیگران دارد. اجتماع‌ها برای حفظ نظم و اعتماد متقابل، دروغ را محدود و تقبیح می‌کنند. بنابراین، پرهیز از دروغ گویی نه تنها یک فضیلت فردی محسوب می‌شود بلکه عامل کلیدی در تقویت روابط اجتماعی، اعتماد عمومی و سلامت فرهنگی جامعه است.

لغت نامه دهخدا

دروغ گفتن. [ دُ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) تکلم به دروغ. سخن گفتن به دروغ. سخن ناراست گفتن. کذب گفتن. ابتشاک. ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ). ابطال. اختراص. اختراق. ازدهاف. ازهاف. افتراء. ( منتهی الارب ). افک. ( دهار ) ( ترجمان القرآن جرجانی ). افناد. بَشک. ( تاج المصادر بیهقی ). بَهت. بهتان. ( دهار ).تخرص. ( المصادر زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). تخرق. تخلق. تزعم. تزنید. تزید. تسرج. تکذاب. تکذب. تمساح.( منتهی الارب ). تمنی. ( دهار ) ( تاج المصادر بیهقی ). تهنید. جلط. خدب. ( منتهی الارب ). خَرص. خَرق. خَلق. ( دهار ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( ترجمان القرآن جرجانی ). دَجل. ( منتهی الارب ). سدج. ( تاج المصادربیهقی ). سَرَج.عَشر. عَضة. عضهة. عَضیهة. غَمص. ( منتهی الارب ). فُجور. ( دهار ) ( ترجمان القرآن جرجانی ). فرش. فنک. قَت.کاذبة. ( تاج المصادر بیهقی ). کذاب [ ک ِ / ک ِذذ ]. کذب [ ک ِ / ک َ ذِ ]. کِذبه. ( منتهی الارب ) ( دهار ). لِخاء. مَتع. محج. مخرفة. مذمذة. مَسح. مُلاخاة. مَلذ. مَین. نَمش. ولعان. هَث. ( منتهی الارب ):
ور ایدون که پیش تو گویم دروغ
دروغ اندر آرد سر من به یوغ.بوشکور.همی گفت با وی گزاف و دروغ
مگر کاندر آرد سرش را به یوغ.بوشکور.تو بردی از این پادشاهی فروغ
همی چاره جستی و گفتی دروغ.فردوسی.به جان و سر پهلوان زمین
که چیزی نگویم دروغ اندرین.فردوسی.شما را خورد آتش پرفروغ
تو دانی کزین در نگفتم دروغ.فردوسی.چون مقرر گشت که دروغ گفته است سزای وی بفرمود. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 331 ). از دروغ گفتن دور باشید. ( تاریخ بیهقی ص 339 ). در خلوت که با کسی سخن میراند [ غازی ] ناامیدی می نمود و می گریست و یکی ده می کردند و دروغها می گفتند و بازمیرسانیدند. ( تاریخ بیهقی ص 230 ). خواجه گفت درخواستم تا مردی مسلمان در میان کار من باشد که دروغ نگوید. ( تاریخ بیهقی ).
دروغ از بنه آبرو بسترد
نگوید دروغ آنکه دارد خرد.اسدی.که گفت پیرزن از میوه می کند پرهیز
دروغ گفت که دستش نمی رسد به ثمار.سعدی.عاشق گل دروغ می گوید
که تحمل نمی کند خارش.سعدی.که گفت من خبری دارم از حقیقت عشق

فرهنگ فارسی

( مصدر ) سخن ناراست گفتن کذب گفتن مقابل راست گفتن.
تکلم به دروغ سخن گفتن به دروغ تخرص

ویکی واژه

mentire

جمله سازی با دروغ گفتن

آزمایش تورینگ ایجاب می کند که ماشین بتواند تمام رفتارهای انسان را بدون در نظر گرفتن اینکه باهوش باشند، اجرا کند. حتی برای رفتارهایی آزمایش می کند که ممکن است به هیچ عنوان هوشمندانه تلقی نشند، مانند حساسیت به توهین ها،[۶۵] وسوسه دروغ گفتن یا به سادگی فرکانس بالای تایپ اشتباهات. اگر یک ماشین نتواند از این رفتارهای غیر هوشمندانه را به طور مفصل تقلید کند، در آزمایش شکست می¬خورد.
من کیستم که برمن نتوان دروغ گفتن نه قرص آفتابم، نه ماه ده چهاری
شد راستی از خواندن آرا معلوم کز حیله به هم دروغ گفتند همه
پس در نتیجه افراد نیاز به دروغ گفتن و غیرصادق بودن ندارند و در واقع این سازوکار هست که به جای آن‌ها دروغ می‌گوید.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی استخاره کن استخاره کن فال تاروت فال تاروت فال انگلیسی فال انگلیسی