سندان

سندان

سِندان یک ابزار فلزی است که آهنگران، مسگران و نعلبندان برای کوبیدن اشیاء یا صاف کردن آهن‌پاره‌ها با پتک بر روی آن استفاده می‌کنند. این ابزار معمولاً از چدن یا فولاد ساخته می‌شود و بر روی پایه‌ای چدنی یا قطعه‌ای چوبی محکم قرار می‌گیرد. سطح سندان به گونه‌ای سخت می‌شود و دماغه آن اشکال مختلفی دارد که به آهنگران این امکان را می‌دهد تا فلزات را به شکل دلخواه درآورند. برخی از سندان‌ها نیز دارای دو دماغه هستند. لَختی یا ماند سندان باعث می‌شود که انرژی ابزار ضربه‌زننده به شیء مورد نظر منتقل شود. در گذشته، نام‌های دیگری مانند آهنین کرسی، غفچ و خایسک نیز برای سندان به کار می‌رفت. معمولاً بر اساس وزن دسته‌بندی می‌شوند. آهنگران فلزات قیمتی معمولاً از انواع چند کیلویی استفاده می‌کنند، در حالی که آهنگران ابزارساز در شهرها و روستاهای قدیم معمولاً انواع سنگینی داشتند که وزن آن‌ها گاهی به ۲۰۰ یا ۴۰۰ کیلوگرم می‌رسید. همچنین، انواع بزرگ‌تری نیز وجود دارند که وزن آن‌ها به بیش از ۴۰۰ تن می‌رسد و در صنعت ماشین‌سازی کاربرد فراوانی دارند.

لغت نامه دهخدا

سندان. [ س ِ ] ( اِ ) ابزاری است که آهنگران و مسگران بر آن چیزها کوبند. افزاری باشد مسگران و زرگران و آهنگران را. ( برهان ). آهنی ضخیم که فلزات و جز آن را بر آن نهند و با پتک کوبند. آلتی است معروف که آهنگران بدان آهن فولاد کوبند. ( آنندراج ). از آلات آهنگران و زرگران که آهن و زر و غیره بر آن نهاده میکوبند. بهندی آنرا اهرن گویند نه به معنی آنکه بهندی آنرا گهن و هتورا گویند. ( غیاث ). آهنی را گویند که آهنگران و نعلبندان دارند و آهن پاره ها به پتک بر آنجا راست کنند. ( صحاح الفرس ). علاة. ( منتهی الارب ). مقابل پتک و کدین. خایسک. ( یادداشت مؤلف ). مَسطبه. مِسطبه.مهمزة. 

فرهنگ معین

(س ) (اِ. ) ۱ - ابزار آهنی ضخیم که آهنگران آهن را روی آن گذاشته و با پُتک می کوبند. ۲ - تکه آهن زیر کوبة در.

فرهنگ عمید

۱. افزار آهنی ضخیم که آهنگران قطعۀ آهنی را به روی آن می گذارند و با پتک یا چکش می کوبند.
۲. [قدیمی] میخ ستبر و یا تکۀ آهن زیر کوبۀ در.

فرهنگ فارسی

افزار آهنی ضخیم که آهنگران قطعه آهن رابرروی آن، میگذارندوباپتک یاچکش میکوبند، میخ ستبریاتکه، آهن زیرکوبه در
( اسم ) ۱ - افزاری آهنین که آهنگران و مسگران و زرگران بر روی آن با پتک یا چکش فلز را بکوبند. ۲ - آهنی پهن که بر در کوبند و از کوفتن حلقه بر آن اهل خانه را خبر دار کنند. یا سندان گوش. یکی از سه استخوان کوچک داخل صندوق گوش میانی استخوان سندانی سندانی.
دهی است از دهستان آغیمنون بخش مرکزی شهرستان سراب.

دانشنامه عمومی

امروزه از سندان کمتر استفاده می شود و در برخی از جوامع بیشتر به صورت نمادی از گذشته ها درآمده است. امروزه نیز در ساخت گیوه از سندان چوبی استفاده می کنند. 
• مقر ابزار: که می توان دسته ها، قرارها و قرارهای دم را در آن جای داد 
• سوراخ سنبه کاری و میز: که قلم زنی یا برش روی آن انجام می شود. 
• دماغه 
• گلو 
• پایه 
• لبهٔ گرد
سطح کار اصلی سندان به نام صورت شناخته می شود. عموماً از جنس استیل سخت ساخته شده است و برای بیشتر کارها باید با لبه های گرد و صاف باشد. هر علامت روی صورت به کار منتقل می شود. همچنین، لبه های تیز تمایل به برش فلز در حال کار دارند و ممکن است باعث ایجاد شکاف در قطعه کار شود. صورت برای مقاومت در برابر ضربات چکش اسمیت سخت می شود، بنابراین قسمت صورت تحت استفاده مکرر تغییر شکل نمی یابد. یک صورت خاردار سخت نیز میزان نیروی از دست رفته در هر ضربه چکش را کاهش می دهد. چکش ها، ابزارها و قطعات کار شده از فولاد سخت شده هرگز نباید مستقیماً با نیروی کامل به صورت سندان برخورد کند، زیرا ممکن است به آن آسیب برساند. این می تواند منجر به تراشیدن یا تغییر شکل صورت سندان شود.

ویکی واژه

ابزار آهنی ضخیم که آهنگران آهن را روی آن گذاشته و با پُتک می‌کوبند.
تکه آهن زیر کوبة در.

جملاتی از کلمه سندان

آنک گریان ازوست خندان اوست دل که بی‌یاد اوست سندان اوست
کنون آن به که همچون ناپسندان کنی یکچند محبوسش به زندان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم