اسم پسرانه پندار یک نام با معنای عمیق و مفهومی است که میتواند نمایانگر تفکر عمیق، تخیل و قدرت اندیشه باشد.
معانی اسم
فکر و اندیشه: نام پندار به معنای فکر و اندیشه است. این ویژگی نشاندهندهی اهمیت تفکر و تعمق در زندگی فرد است. این نام میتواند به معنای فردی باشد که به تفکر عمیق و بررسی مسائل توجه دارد و در تصمیمگیریهای خود به منطق و عقلانیت اهمیت میدهد. در فرهنگهای مختلف، ارزش بالایی برای اندیشه و تفکر قائل هستند و به همین دلیل انتخاب این نام میتواند نشاندهندهی ارج نهادن به این ویژگی در فرد باشد.
وهم و گمان: علاوه بر تفکر و اندیشه، پندار به معنای وهم و گمان نیز به کار میرود. این جنبه از نام میتواند به این معنا باشد که فرد دارای تصورات و تخیلاتی است که میتواند به او در خلاقیت و نوآوری کمک کند. با این حال، این مفهوم همچنین میتواند نشاندهندهی جنبههای مختلفی از شخصیت فرد باشد که شامل تأملات و تصورات او در مورد جهان و زندگی است. این ویژگی میتواند به فرد کمک کند تا دیدگاههای متفاوتی را در مورد مسائل مختلف بررسی کند.
ریشه پنداشتن: ریشهی نام پندار به واژهی پنداشتن برمیگردد. این واژه به معنای تصور و گمان کردن است و میتواند نشاندهندهی این باشد که فرد درک و تصور خاصی از واقعیتها دارد. این جنبه از نام میتواند به نوعی نمایانگر قدرت تخیل و توانایی فرد در تحلیل و بررسی مسائل باشد. در واقع، این نام میتواند نشاندهندهی شخصیتی باشد که به طور مداوم در حال کاوش در افکار و ایدههای جدید است.
پندار. [ پ ِ ] ( اِمص، اِ ) تکبر و عجب را گویند. ( برهان قاطع ). و بمعنی... خود را بزرگ پنداشتن نیز آمده است. ( برهان قاطع ). بادسری. خودبینی. باد. برمنشی. خودپسندی. خودپرستی. نخوت. پغار. منی. برتنی. ( مقابل فروتنی ). بزرگ خویشتنی. ( کیمیای سعادت ). خویشتن بینی.کبر. استکبار. خودفروشی. بالش. خودنمائی. خودستائی.خودخواهی. بطر: نور من در جنب نور حق ظلمت بود عظمت من در جنب عظمت حق عین حقارت گشت عزت من در جنب عزت حق عین پندار شد. ( تذکرةالاولیاء عطار )
(پِ یا پَ ) (اِ. ) ۱ - گمان. ۲ - سوءظن. ۳ - اندیشه. ۴ - خودبینی.
۱. گمان، خیال، تصور: مشو غرّه بر حُسن گفتار خویش / به تحسین نادان و پندار خویش (سعدی: ۱۷۵ ).
٢. اندیشه.
۳. (بن مضارعِ پنداشتن و پنداریدن ) [قدیمی، مجاز] = پنداشتن
٤. پندارنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر ): دورپندار، نیکوپندار.
٥. (اسم مصدر ) [قدیمی، مجاز] عُجب، غرور، تکبر، خودبینی: نبیند مدعی جز خویشتن را / که دارد پردۀ پندار در پیش (سعدی: ۸۹ ).
اندیشه، گمان، خیال، تصور، عجب، غرور، تکبر
( اسم ) ۱- گمان ظن وهم. ۲- سوئ ظن بدگمانی. ۳- فکر اندیشه. ۴- خود را بزرگ پنداشتن خودبینی خود پسندی.
یکی از اجداد شیخ زاهد تاج الدین
اسم: پندار (پسر) (فارسی) (تلفظ: pendār) (فارسی: پندار) (انگلیسی: pendar)
معنی: فکر، اندیشه، وهم، گمان، ریشه پنداشتن
پندار (رمان). پندار ( به انگلیسی: Illusions: The Adventures of a Reluctant Messiah ) عنوان رمانی است نوشتهٔ نویسنده آمریکایی ریچارد باخ.
داستان این کتاب در مورد منجی به نام شیمودا می باشد که راوی داستان در سفری که با هواپیمای کوچک خود می کرده است به صورت اتفاقی با شیمودا آشنا می شود که ریچارد راوی داستان بعد از آشنای شیمودا اصول مهمی را از شیمودا یادمی گیرد.
این کتاب توسط لادن جهانسوز به فارسی ترجمه شده است. نام این کتاب در برخی از ترجمه ها، «اوهام» برگردانده شده است.
گفتاوردی از رمان پندار که در پشت جلد برخی نسخه ها آمده:
گمان.
سوءظن.
اندیشه.
خودبینی.
💡 در اطراف رودخانه نیل در مصر شکار می شود. چنین پندارند که نسل تمساح است و در خشکی می زید. مفیدترین اجزایش پیرامون های گرده ( کلیه) است. اندامان راننده: آرزوی جماع را به حدی برانگیزد که تا سوپ عدس و کاهو نخورند فرو ننشیند. ( از کتاب قانون بوعلی جلد دوم ص ۲۵۱)
💡 تو پنداری که در فعلت گنه نیست هوای نفس دون را در تو ره نیست
💡 ز بس حیرت به حیرت در فزودم چنان گشتم که پنداری نبودم
💡 اسپینوزیسم (که اسپینوزایسم هم گفته میشود) گونهای نظام یگانهانگاری فلسفی برپایه تعلیمات باروخ اسپینوزا است که «خدا» را ذات منحصر بهفرد و خودمختار، و هردو این ویژگیها را مهم، میپندارد.
💡 ز ابلهی گوش سوی او دارد گفتهاش جمله راست پندارد