لری

لری

لری یک مفهوم پیچیده و چندبعدی است که در موارد مختلف به کار می‌رود. این اصطلاح به نوعی از تفکر و رفتار اشاره دارد که در آن فرد تلاش می‌کند تا با دیگران ارتباط برقرار کرده و از تجربیات خود بهره‌برداری کند. در واقع، لری به توانایی فرد در فهم و درک احساسات، نیازها و خواسته‌های دیگران ارتباط دارد. این مفهوم می‌تواند در زمینه‌های مختلفی مانند روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و حتی علوم انسانی مورد بررسی قرار گیرد. در دنیای امروز، لری به عنوان یک مهارت اجتماعی ضروری تلقی می‌شود. افرادی که دارای این ویژگی هستند، معمولاً در برقراری ارتباطات مؤثرتر و ایجاد روابط پایدارتر موفق‌تر عمل می‌کنند. همچنین، لری می‌تواند به افراد کمک کند تا در موقعیت‌های چالش‌برانگیز بهتر تصمیم‌گیری کنند و به حل مسائل اجتماعی بپردازند. این مهارت نه‌تنها در زندگی شخصی، بلکه در محیط‌های کاری نیز از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا می‌تواند منجر به افزایش همکاری و کار گروهی مؤثر شود.

لغت نامه دهخدا

لری. [ ل َرْ ری ی ] ( ص نسبی )منسوب به لرّة، نامی از نامهای اجدادی. ( سمعانی ).
لری. [ ل َرْ ری ] ( اِ ) جذام و دأالاسد. ( ناظم الاطباء ). مأخذ این کلمه به دست نیامد.
لری. [ ل ُ ] ( ص نسبی ) منسوب به لُر. || زبان لران. || ( حامص ) سادگی. ساده دلی.
- از لُری برآمدن؛ از روستائیت برآمدن:
زاهد از کوه بصد دلبری آمد بیرون
داخل شهر شد و از لری آمد بیرون.اشرف.

فرهنگ معین

(لُ ) (حامص. ) ۱ - منسوب به طایفة لُر. ۲ - سادگی، ساده دلی.

فرهنگ فارسی

از لهجه های ایرانی است که در لرستان بدان سخن میرانند. زبان لری خود نیز دارای لهجه های فرعی است و لهجه بختیاری با آن نزدیک است. این لهجه دارای ادبیاتی است.
۱- لر بودن. ۲- سادگی ساده دلی. یا از لری بیرون آمدن. از حالت روستایی و سادگی خارج شدن: زاهد از کوه بصد دلبری آمد بیرون داخل شهر شد واز لری آمد بیرون. ( اشرف لغ. ) یا لریش را گفتن. ساده و واضح بیان کردن.
منسوب به لر. یا زبان لران

جملاتی از کلمه لری

مجلس اغیار را از خنده گلریزان مکن چشم خونبار مرا همکاسه طوفان مکن
بادا همیشه دولت تو ناظر الریاض ! بادا همیشه همت تو عالی الرطب!
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم