علیا به تحلیل و بررسی موضوعاتی میپردازد که در زندگی روزمره انسانها تأثیرگذار هستند. در این محتوا، به روابط اجتماعی و فرهنگی پرداخته میشود و این که چگونه این روابط میتوانند بر روی رفتارها و تصمیمگیریهای فردی تأثیر بگذارند. همچنین، به اهمیت احترام و همدلی در ایجاد ارتباطات مثبت اشاره میشود. در دنیای امروز، توجه به احساسات و نیازهای دیگران به عنوان یکی از ارکان اساسی تعاملات انسانی مطرح است. زندگی اجتماعی ما به گونهای است که هر یک از افراد در این فرآیند نقش مهمی ایفا میکنند. ارتباطات موفق نه تنها به بهبود کیفیت زندگی فردی کمک میکند، بلکه میتواند به تقویت جامعه نیز منجر شود. در نهایت، این موضوع به ما یادآوری میکند که با رعایت اصول انسانی و اخلاقی، میتوانیم به ساختن دنیایی بهتر کمک کنیم.
علیا
لغت نامه دهخدا
- الید العلیا خیر من الید السفلی؛ منظور از علیا در اینجا بخش نده و انفاق کننده و یا عفیف است. و مقصود از سفلی سؤال کننده و درخواست کننده است. ( از لسان العرب ) ( ذیل اقرب الموارد ).
- صفة اﷲ العلیا؛ منظور شهادت «لا اله الاّ اﷲ» است. ( از لسان العرب ) ( ذیل اقرب االموارد ).
- علیا مضر؛ قسمت بالای مضر، که گویند قریش و قیس است. و غیر از آنها را سفلی مضر گویند. ( از تاج العروس ) ( اقرب الموارد ) ( متن اللغة ).
علیا. [ ] ( اِخ ) نام عورتی که پس از «هوشی »هفت سال بر بنی اسرائیل سلطنت کرد و بعضی از ملک زادگان را به قتل رساند. ( از حبیب السیر چ تهران ص 46 ).
علیا. [ ع ُل ْ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان میمند بخش مرکزی شهرستان فیروزآباد، که مشهور به «ده بالا» است. رجوع به «ده بالا» شود. ( از فرهنگ جعرافیایی ایران ج 7 ).
علیا. [ ع ُل ْ ] ( اِخ ) دهی است کوچک از دهستان مرودشت بخش زرقان شهرستان شیراز واقع در 45 هزارگزی شمال زرقان و 6 هزارگزی راه فرعی مرودشت به ابرج. سکنه آن 45 تن است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).
علیا. [ ع ُل ْ ] ( اِخ ) قریه ای است واقع در ده فرسخی میانه جنوب و مشرق آباده. ( از فارسنامه ناصری ).
علیا. [ ع ُل ْ ] ( اِخ ) قریه ای است از قرای ناحیه فرمشکان، که آن ناحیه ای است در جنوب کوار. ( از فارسنامه ناصری ).
علیا. [ ع ُل ْ ] ( اِخ ) یکی از دهستان های چهارگانه شهرستان اردستان است که در خاور این شهرستان واقع شده و حدود و مشخصات آن به شرح زیر است:
حدود: از شمال به دهستان گرمسیر، از جنوب به دهستان برزاوند و بخش کوهپایه شهرستان اصفهان، از خاور به دهستان پائین، از باختر به شهرستان کاشان.
وضع طبیعی: در مرکز این دهستان دو رشته ارتفاع مجزا بنام کوه «جقند» و کوه «لاسیب » قرار دارد، که راه اردستان به اصفهان از وسط این دو ارتفاع میگذرد.و دیگر رشته ارتفاع کوه «شورغستان » که از جنوب خاور بطرف شمال باختر ادامه دارد ( که خطالرأس این رشته ارتفاع حد طبیعی دهستان علیا را با بخش کوهپایه مشخص مینماید ). ضمناً راه فرعی اردستان به اصفهان از گردنه شورغستان رشته ارتفاع نامبرده عبور میکند. هوای این دهستان نسبتاً معتدل، و آب مزروعی قراء از قنوات تأمین میشود. محصول عمده آن غلات، گردو، بادام، قیسی و کتیرا است.
فرهنگ معین
(عُ لْ ) [ ع. ] ۱ - (ص. ) جای بلند. ۲ - (اِ. ) آسمان. ۳ - سر کوه.
فرهنگ فارسی
مونث اعلی، بلندتر، ونیزبه معنی بالاووبلند، جای بلند، بالای هرچیز
( صفت ) مونث اعلی جمع: علی. ۱ - بلند تر بالاتر. توضیح در فارسی مراعات تانیث کلمه نمی شود و آن به صورت صفت استعمال می گردد: آتش دوزخ از آن آتش بسی عالیتر است گر غذا در خورد یابد در سوی علیا شود. ۲ - هر مکان بلند و مشرف مقابل سفلی.
یکی از دهستان های چهار گانه شهرستان اردستان است که در خاور این شهرستان واقع شده و حدود و مشخصات آن بشرح زیر است
فرهنگ اسم ها
معنی: بزرگوارتر، برتر، بلندتر، بالاتر، والا و با ارزش، ویژگی جایی که نسبت به جای دیگر بر بلندی قرار گرفته است، بالا در مقابل سفلی، ( در قدیم ) رفیع، والا
جملاتی از کلمه علیا
کنم بر عارفی چالاک و بینا بیان آن ولایت کوست علیا
خیال بسته که این طاق خود گرفته علو قدیری از ید علیا نکرده این اعلا