عسل

عسل

عسل یک مایع شیرین و طبیعی است که زنبورها از شهد گل‌ها تولید می‌کنند. این ماده به دلیل خواص تغذیه‌ای و درمانی‌اش مورد توجه قرار گرفته است. عسل حاوی قندهای طبیعی، ویتامین‌ها، مواد معدنی و آنتی‌اکسیدان‌هاست که به تقویت سیستم ایمنی کمک می‌کند. مصرف آن می‌تواند به بهبود هضم و کاهش التهاب کمک کند.

همچنین، به عنوان یک منبع انرژی سریع، برای ورزشکاران و افرادی که به فعالیت‌های بدنی مشغولند، مفید است. عسل می‌تواند به تسکین سرفه و گلودرد نیز کمک کند و به عنوان یک درمان طبیعی برای زخم‌ها و سوختگی‌ها استفاده می‌شود. این ماده نه تنها طعم لذیذی دارد، بلکه به عنوان یک جایگزین سالم برای شکر در رژیم غذایی نیز شناخته می‌شود.

لغت نامه دهخدا

عسل. [ ع َ س َ ] ( ع اِ ) انگبین. ( منتهی الارب ) ( دهار ). شهد. ( غیاث اللغات ). لعاب زنبور عسل، مذکر و مؤنث آید و تذکیر آن بیشتر است. ( از اقرب الموارد ). شَوب. تصغیر آن عُسَیلة است. ( دهار ). أری. طِرم. مجاج النحل. ج، أعسال، عسل [ ع ُ / ع ُ س ُ ]، عُسلان، عُسول. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). بپارسی انگبین و به هندوی ناکهو و مده هم گویند. و آن گرم و خشک است در دو درجه و لطیف است و امعاء را بشوید و بزداید و بادها را تحلیل کند. و در او حدتی است که بواسطه آن شکم براند. ( از تذکره ضریر انطاکی ). بهترین آن صاف مایل بسرخی و قوام دار است که با اندک حدت و خوش طعمی و بی موم باشد و بعد از آن سفید، و زبون ترین او سبز و سیاه و خشک و تلخ و کهنه است که زیاده بر دو سال مانده باشد. ( از تحفه حکیم مؤمن ). مایع کم وبیش غلیظ و شربتی شکل و شیرینی که زنبوران عسل بر اثر جمعآوری نوش گلها در کندو بمنظور تغذیه افراد کندو تهیه میکنند. معمولاً عسل بوسیله زنبوران ماده عقیمی که کارگر نامیده میشوند از شیره گلها و برگها و دم برگهای نباتات جمعآوری میشود. زنبور کارگر شیره گیاهان را وارد دهانش کرده با آب دهان مخلوط میسازد و فرومیبرد و آن وارد محفظه ای بنام کیسه عسل که در شکمش قرار دارد، میگردد. قسمتی از این شیره گیاهی وارد روده زنبور شده به مصرف تغذیه خود زنبور میرسد و قسمت دیگر هم با انقباض کیسه عسل دوباره به دهان زنبور برمیگردد و زنبور آن را در حجره های خالی کندو که بهمین منظور ساخته است خالی میکند. این عسل بسیار رقیق است لیکن بر اثر حرارت کندو و مجاورت با هوا غلیظ میشود، و بعلاوه اختلاط آب دهان زنبور با شیره گل تغییرات شیمیائی در آن میدهد. این فعل وانفعالات هنوز کاملاً شناخته نشده است. پس از آنکه عسل در حجرات مسدسی شکل کندو حالت طبیعی بخود گرفت زنبور کارگر روی آن را ازیک طبقه موم می پوشاند. عسل بزحمت به دست می آید و فقط کوشش و پشت کار زنبوران کارگر است که موجب جمعآوری آن در مدتی بالنسبه کوتاه میشود. برای تهیه یک کیلوگرم عسل یک زنبور باید روی 2میلیون گل اقاقیا یا 5میلیون گل اسپرس بنشیند و 180هزار مرتبه کیسه عسل خودرا پر و خالی کند. ( فرهنگ فارسی معین ):
هرچند حقیرم سخنم عالی و شیرین
آری عسل شیرین ناید مگر ازمنج.منجیک.بگوش در سخن حجت ای پسر عسلست
جز از سخن نخورد کس ز راه گوش عسل.

فرهنگ اسم ها

اسم: عسل (دختر) (عربی) (طبیعت، مذهبی و قرآنی) (تلفظ: asal) (فارسی: عسل) (انگلیسی: asal)
معنی: انگبین، ( به مجاز ) بسیار شیرین و خوش مزه، بسیار دوست داشتنی، مایع خوراکیِ غلیظ و چسبناکی که زنبور عسل تولید می کند، ( به مجاز ) ( در گفتگو ) بسیار شیرین و خوش مزه و همینطور بسیار دوست داشتنی و مطلوب، مایعی خوراکی که زنبور عسل می سازد، بسیار شیرین و دوست داشتنی
عسل
عسل

جملاتی از کلمه عسل

آن دم که گشت معده پر از گرده و عسل میان دل شکسته به آب چو ژاله بود
یافت جامی دوش در میخانه فیض از پیر جام شد می تلخ از لب لعل تو در کامش عسل
عسل محتوی گلوکز و فروکتوز است شکر سفید که نام علمی ان ساکاروز می‌باشد نیز ترکیبی از گلوکز و فروکتوز است اما این‌دو با هم تفاوت‌هایی دارند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم