طرار

واژه طرار به معنای فریبکار، دزد، و تردست است و به طور کلی به افرادی اشاره دارد که با استفاده از نیرنگ و حیله‌گری به اهداف خود می‌رسند.

معانی گوناگون این واژه:

دروغ‌گو و فریبکار: یکی از معانی اصلی طرار به فردی اطلاق می‌شود که به صورت غیرمستقیم و با نیرنگ صحبت می‌کند. این افراد معمولاً اطلاعات نادرست یا فریبنده‌ای را ارائه می‌دهند و سعی در فریب دیگران دارند.

دزد و جیب‌بر: طرار همچنین به معنای دزد یا کسی است که به صورت زیرکانه و نیرنگ‌آمیز اموال دیگران را می‌دزدد. این نوع دزدی به صورت مخفیانه و با استفاده از فریب انجام می‌شود.

تردست: این واژه به معنای تردست نیز باشد و به فردی اشاره دارد که در انجام کارهای خود با مهارت و نیرنگ عمل می‌کند. این نوع تردستی به مهارت در فریب و نیرنگ اشاره دارد.

حیله‌گری: به طور کلی، طرار به افرادی اشاره دارد که در کارهای خود از حیله‌گری و فریب استفاده می‌کنند. این مفهوم می‌تواند در زمینه‌های مختلفی از جمله سرقت، کلاهبرداری یا حتی در رفتارهای اجتماعی به کار رود.

لغت نامه دهخدا

طرار. [طَرْ را ] ( ع ص ) کیسه بر. ( منتهی الارب ) ( مجمل اللغة ).بمعنی عیار است که کیسه بر باشد. ( برهان ). گره بر. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). دزد. ( غیاث اللغات ). دزد که آستین تا گریوان بشکافد. ( مهذب الاسماء )

فرهنگ معین

(طَ رّ ) [ ع. ] (ص. ) ۱ - کیسه بر. ۲ - عیار، دزد. ۳ - حیله گر. ۴ - تیززبان.

فرهنگ عمید

دزد، جیب بر.

فرهنگ فارسی

تردست، عیار، کیسه بر
( اسم ) ۱ - کناره چیزی ( جامه وادی جوی ) کرانه گوشه: طره بام. ۲ - موی پیشانی موی صف کرده بر پیشانی. ۳ - نگار جامه علم جامه. ۴ - علاقه دستار و کمر بند. ۵ - کنگره ای که بر سر دیوار از آجر یا کاشی سازند. ۶ - سقفی که از چوب و خشت بر دروازه ها سازند برای محافظت از باران ۷ - تازیانه. یا طره دستار. ریشه و فش و علاقه تارهای بی پود که در دستار برای زینت گذارند.
دهی از دهستان وزرق بخش داران شهرستان فریدن ۶ هزار گزی جنوب داران متصل براه داران به سمندگان دامنه کوه - سردسیر.

جملاتی از کلمه طرار

روز و شب بیخ ما همی برد غمری نرم است و گول طراری
نهفته نیست در جیبم زر و سیم که بیم از دزد و طراری ندارم
درین ره دیوانسی هست بسیار تن او بار و کله بردار و طرار
ای دام هزار فتنه و طراری یارب تو چه فتنه‌ها که در سر داری
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم