سخنوری

کلمه سخنوری به معنای هنر و مهارت بیان افکار، احساسات و اطلاعات به صورت کلامی است. این واژه به توانایی فرد در صحبت کردن، ارائه مطالب و برقراری ارتباط مؤثر با دیگران اشاره دارد. این مهارت می‌تواند در زمینه‌های مختلفی از جمله سخنرانی، تدریس، مشاوره و گفتگوهای روزمره مورد استفاده قرار گیرد.

معانی و مفاهیم:

هنر بیان: سخنوری به عنوان یک هنر شناخته می‌شود که شامل توانایی انتخاب کلمات مناسب، استفاده از لحن و تن صدا، و ایجاد ارتباط عاطفی با شنوندگان است.

مهارت ارتباطی: سخنوری به عنوان یک مهارت ارتباطی مهم در زندگی اجتماعی و حرفه‌ای فرد به شمار می‌رود. این مهارت می‌تواند به بهبود روابط اجتماعی، افزایش اعتماد به نفس و موفقیت در محیط‌های کاری کمک کند.

جنبه‌های سخنوری:

سخنرانی عمومی: توانایی صحبت کردن در جمع و ارائه مطالب به صورت مؤثر و جذاب.

گفتگو: توانایی برقراری ارتباط در مکالمات روزمره و ایجاد تعامل مثبت با دیگران.

تدریس و آموزش: توانایی انتقال اطلاعات و دانش به دیگران به صورت واضح و قابل فهم.

معادلات و مترادف‌ها:

مترادف‌ها: سخنرانی، بیان، گفتار.

معادل‌ها در زبان‌های دیگر: در انگلیسی: oratory یا public speaking.

لغت نامه دهخدا

سخنوری. [ س ُ خ َن ْ وَ ] ( حامص مرکب ) عمل سخنور. شغل سخنور. شاعری:
چون سخن در سخن مسلسل گشت
بر زبان سخنوری بگذشت.نظامی.گه گه خیال در سرم آید که این منم
ملک عجم گرفته به تیغ سخنوری.سعدی.رجوع به سخنور شود.

فرهنگ فارسی

۱ - ادیبی. ۲ - شاعری گویندگی. ۳ - فصاحت و بلاغت. ۴ - خواندن اشعار فارسی ( غزل قصیده رباعی مسمط بحر طویل ) در موضوعات مختلف ( حمد خدا نعت رسول و ائمه مرثیه وصف معمی و لغز و غیره ) در شبهای دهه اول محرم و شبهای ماه رمضاه و لیالی زمستان در قهوه خانه ها و تکیه ها و غیره.
عمل سخنور شغل سخنور

دانشنامه آزاد فارسی

منازعه ای نمایشی در قالب شعر یا نثر، یا ترکیبی از این دو بین دو تن که رقابتی در مدح اولیای مذهبی داشتند. رسم سخنوری در سال های دور از ابتکارات جوانمردانی بود که در راه ترویج مبانی تشیّع اهتمام می ورزیدند. مجالس سخنوری برای عموم مردم متضمن فواید بسیار بود، و مردم را با شعر و ادب و نکته سنجی های ظریف آشنا می ساخت، و با فرهنگ تشیّع و مبانی مذهبی الفت می داد. سخنوران تشکیلات مسلکی خاصی نیز برای خویش داشتند، و تمام ایشان درویش و سرسپردگان سلسلۀ خاصی از متصوفه بودند که بین خود آنان به سلسلۀ عجم معروف است. از خصایص آن ها این بود که باید شغلی داشته باشند و سؤال کردن و پرسه زدن را (جز در موارد بسیار معدودی آن هم به دستور مرشد خود) پیشه نگیرند. لباس آن ها نیز مانند مردم عادی بود و هیچ گونه علامتی (مانند شارب و گیسوگذاشتن و کفن پوشیدن) نداشتند. مردم تهران و بسیاری از شهرهای بزرگ در شب های ماه رمضان، بعد از افطار تا نزدیکی های سحر، در قهوه خانه ها پای صحبت سخنوران می نشستند. رواج وسایل ارتباطی و سرگرمی جدید مانند تئاتر، رادیو، سینما، و تلویزیون به تدریج سنت سخنوری را از رونق انداخت.

جملاتی از کلمه سخنوری

روزبه کتاب‌های زیادی از پارسی میانه به عربی برگرداند. از میان کتاب‌هایی که روزبه ترجمه کرد، می‌توان از کلیله و دمنه، تاجنامه انوشیروان، آیین‌نامه، سخنوری بزرگ (الأدب الکبیر) و سخنوری خُرد (الأدب الصغیر) نام برد. نثر عربی ابن مقفع بسیار شیوا بود و سرمشق سخن‌دانان و نویسندگان عربی‌نویس و عربی‌زبان. ترجمه‌های او از بهترین آثار ادبی و اخلاقی زبان عربی شمرده می‌شوند.
غالب اگر به بزم شعر دیر رسید دور نیست کش به فراق حسرتی دل ز سخنوری گرفت
لاف از سخنوری نتواند کسی دگر آنجا که داد کلک تو داد سخنوری
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم