ربوبیت

کلمه «ربوبیت» از ریشه «ربّ» گرفته شده و به معنای مالکیت، پروردگاری و سرپرستی مطلق است. این مفهوم بیشتر در زمینه الهی به کار می‌رود و نشان‌دهنده نقش خداوند در مدیریت، حمایت و اداره جهان و موجودات است. به بیان دیگر، همه چیز تحت اختیار و تدبیر او قرار دارد.

ربوبیت تنها به خلق محدود نمی‌شود؛ بلکه شامل مراقبت، اداره امور و تأمین نیازهای مخلوقات نیز هست. خداوند در این مفهوم نه تنها خالق بلکه سرپرست و اداره‌کننده دائم جهان است. این ویژگی باعث می‌شود که ربوبیت با قدرت مطلق، علم و حکمت توأم باشد.

در آموزه‌های دینی، شناخت ربوبیت پایه بسیاری از باورها و اعمال بندگی است. انسان درمی‌یابد که همه موجودات و رخدادها زیر نظارت خداوند هستند و باید در مسیر رعایت قوانین الهی حرکت کند. این مفهوم نقش مهمی در اخلاق، توکل و اعتقاد به عدل و حکمت الهی دارد.

لغت نامه دهخدا

ربوبیت. [ رُ بی ْ ی َ ]( از ع، اِمص ) الوهیت و خدایی. ( ناظم الاطباء ). خدایی و پروردگاری. ( آنندراج ). مقابل عبودیت. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). خداوندی. ( السامی فی الاسامی ). خدایی. ( دهار ). زمخشری گوید: ربوبیت نزد صوفیه اسم است مرتبه ٔمقتضه نامهایی را که موجودات طالب آن میباشند از اینرو در تحت اسم رب این نامها نیز مندرج باشند مانندعلیم، سمیع، بصیر، قیوم و ملک و مانند آن، چه علیم معلومی را اقتضا کند و مرید مرادی را طالب باشد و قادر مقدوری را خواهد. اسمایی که در تحت اسم رب مندرجست اسماء مشترکی است که مفاهیم آن بین خدا و خلق مشترک باشد، مانند علیم که میگویی: یعلم نفسه و خلقه، و همچنین اسماء مختص بخلق مانند قادر که میگویی: خلق الموجودات و نگویی خلق نفسه، و این اسماء مختص بخلق را اسماع فعلیه نامند. فرق بین اسم ملک و رب آن است که ملک اسمیست مر مرتبه ای را که تحت آن اسماء فعلیه قرار یافته و رب اسمی است مرتبه ای را که تحت آن اسماءمختص و مشترک قرار دارد، فرق بین اﷲ و رب آن است که اﷲ اسمی است مرتبه ذاتیه جامعه حقایق موجودات رااز عالم بالا تا عالم زیرین، از اینرو رحمان تحت حیطه اسم اﷲ، و رب تحت حیطه اسم رحمان، و ملک تحت حیطه اسم رب قرار یافته، پس ربوبیت مقام عرش را که فوقیت است دارد یعنی مظهری است که ظاهر شده است در او و به او، رحمن بسوی موجودات. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ): التفرد بالربوبیته الی کم لکل من خلقه من البقاء بمدة معلومة. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 258 ).
هرچه بیند دل و طبع از صنعش
به ربوبیت او راهبر است.ابوالفرج رونی.و در حضرت ربوبیت به عرض دادن حاجت مواظبت نمایم. ( سندبادنامه ص 203 ). || سلطنت. || برترین قدرت و توانایی. ( ناظم الاطباء ).
ربوبیة. [رُ بی ْ ی َ ] ( ع مص ) مالک و رب شدن. ( منتهی الارب ).

فرهنگ معین

(رُ یَّ ) [ ع. ربوبیة ] (مص جع. ) خدایی، خداوندی، پروردگاری.

فرهنگ عمید

الوهیت، خدایی، پروردگاری.

فرهنگ فارسی

ربوبت، الوهیت، خدایی، پروردگاری
( مصدر ) خدایی خداوندی پروردگاری الوهیت: [[ فرمان ادعای ربوبیت کرد ]].
مالک و رب شدن

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ربوبیّت: تربیت خلق و تدبیر امور آنان در تکوین و تشریع.
از آن به مناسبت در باب طهارت سخن گفته اند.
معانی لغوی و اصطلاحی
ربوبیّت از صفات خداوند متعال است و در معانی مالک، سید (مولا)، تربیت کننده، تدبیر کننده، قیّم و نعمت دهنده به کار می رود. کاربرد این صفت به همه معانی یاد شده نسبت به خداوند متعال صحیح است.عنوان «رَبّ» بدون اضافه به چیزی تنها بر خداوند اطلاق می شود و اطلاق آن با اضافه، بر غیر خدا نیز صحیح است، مانند ربّ الدار؛ یعنی مالک خانه.
برخی از احکام کلامی ربوبیت
ثبوت صفت ربوبیّت برای خدا و نیز اختصاص آن به حضرت حق تعالی از ضروریات آموزه های همه ادیان آسمانی، بویژه آیین مقدس اسلام است، از این رو، اقرار به ربوبیت خداوند متعال از اصول دین به شمار رفته و انکار آن موجب کفر است؛ چنان که شریک قرار دادن برای او در این صفت شرک می باشد.البته خداوند متعال برتر از آن است که به ذات خود با آفریده ها ارتباط داشته باشد؛ بدین جهت هدایت تکوینی و تشریعی او از طریق وسایط و اسبابی همچون فرشتگان، پیامبران و جانشینان آنان در جهان آفرینش جریان می یابد.از جمله این وسایط، بلکه بزرگ ترین و برترین آنها وجود نازنین حضرت محمّد صلّی اللّه علیه و آله و اهل بیت او علیهم السّلام می باشند. از این رو، در برخی روایات عنوان «رَبّ» بر امام علیه السّلام ـ از این جهت که دست خداوند در تربیت خلق و تدبیر امور ایشان در تکوین و تشریع است ـ اطلاق شده است؛ چنان که در تفسیر آیه شریفه {وَ أَشْرَقَتِ الأَرضُ بِنورِ رَبِّه} زمین به نور پروردگارش درخشان گردید» آمده است: ربّ زمین، امام در زمین است. البته اعتقاد به ربوبیت استقلالی آنان با نفی ربوبیت از خدای متعال یا شراکت آنان با خداوند متعال در ربوبیّت، غلوّ به شمار رفته و کفر و شرک است.

جمله سازی با ربوبیت

عبودیت خالیست بالا گرفته بر چهرۀ جمال ربوبیت، اینجا بدانی که آن بزرگ چرا گفت: «لَیْسَ بَیْنی وَبَیْنَه فَرْقٌ إِلّا أَنّی تَقَدَّمْتُ بِالعُبودیَّةِ». جمال چهرۀ ربوبیت بی خال عبودیت، نعت کمال ندارد؛ و خال عبودیت بی جمال چهرۀ ربوبیت خود وجود ندارد. «وَما خَلَقْتُ الجِنَّ و الإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدوُنِ» هر دو طرف را گواهی میدهد هم ربوبیت را و هم انسانیت را. 

بلی چنین بود آن‌کس‌ که رهبرش باشد زآسمان ربوبیت آفتاب کرم
پس آدمی به طبع ربوبیت دوست دارد که نسب آن باوی همی کشد و از آن حضرت همی آید و معنی ربوبیت آن بود که کمال همه وی را باشد و کمال اندر استیلا بود و استیلا همه با علم و قدرت آید که به مال و جاه بود، پس سبب دوستی وی این است.
هیچ قدم از روی صورت برسول خدا نزدیکتر از قدم بو طالب نبود لکن چه سود داشت چون دولت دستگیر نبود. دولت بلال را بر تخت بخت نشاند و بی‌دولتی بو طالب را در وهده مذلت و هوان افکند. «یفعل ما یشاء و یحکم ما یرید». اما سعادت حکمی است ازلی و کاری ابدی. جد و جهد بنده را در آن مجال نیست آنها که بدان رسیدند، لا بل که بقضیت ربوبیت و مشیت الهیت رسیدند.