دیر مغان یکی از واژههایی است که در ادبیات فارسی به ویژه در شعر حافظ به کار رفته و به مکان یا حالتی اشاره دارد که به معنای آرامش و سکون در کنار طبیعت و زیباییهای آن میباشد. این واژه به نوعی نمادی از زندگی مرفه و دور از دغدغههای روزمره است. در اشعار حافظ، دیر مغان به عنوان محلی مقدس و معنوی دیده میشود که در آن انسان میتواند به تفکر و تأمل بپردازد و از زیباییهای زندگی لذت ببرد. این مکان، همچنین به نماد عشق و دوستی تبدیل شده و نشاندهنده ارتباط عمیق انسان با خود و دیگران است. در واقع، دیر مغان نه تنها مکان فیزیکی، بلکه نمادی از روحیهای است که در جستجوی آرامش و معنا در زندگی است. از این رو، در ادبیات فارسی و به ویژه در شعر حافظ، مفهوم دیر مغان به عنوان بستری برای پرورش احساسات و تفکرات عمیق انسانی مطرح میشود و همچنان در ذهن و دل شاعران و ادبدوستان جایگاه ویژهای دارد.
دیر مغان
ویکی واژه
(شاعرانه): دیر، میکده، میخانه، خرابات.
(مجاز): عبادتگاه زرتشتیان، دیر مغان.
جملاتی از کلمه دیر مغان
چندی از صومعه در دیر مغان باید رفت قدمی چند پی مغبچگان باید رفت
ما ترک مقامات و کرامات گرفتیم در دیر مغان راه خرابات گرفتیم
عرفی سر صفهٔ مغان مسند ماست تعظیم گه دیر مغان معبد ماست