واژه «دوشه» در متون کهن فارسی به صورت صفت نسبی و اسم مرکب به کار رفته است و ریشه آن از فعل «دوشیدن» گرفته شده است و به چیزی نسبت داده میشود که با عمل دوشیدن مرتبط است و غالباً در ترکیبهای مرکب مانند «شیردوشه» به کار میرود تا به ظرف یا وسیلهای که برای دوشیدن شیر استفاده میشود، اشاره کند.
در لغتنامههای معتبر فارسی مانند دهخدا، معین و عمید، دوشه به وضوح به معنی ظرفی است که در آن شیر دوشیده میشود. این ظرف میتواند از جنس چوب، فلز یا هر مادهای که برای جمعآوری شیر مناسب باشد ساخته شده باشد و در زندگی روزمره کشاورزان و دامداران نقش مهمی داشته است. این ظرف در اصطلاحات محلی و تاریخی نیز با نامهایی مانند «دوشنه» و «کاویش» شناخته میشود.
علاوه بر کاربرد زراعی و دامپروری، این واژه در برخی منابع به مکانها یا نامهای خاص نیز اطلاق شده است؛ برای مثال، «دوشه» نام روستایی در لهستان است و همچنین نام غاری تاریخی در روستای کرشوراب، از توابع بخش چگنی خرمآباد در استان لرستان میباشد. این تنوع کاربرد نشاندهنده انعطافپذیری واژه در متون مختلف و فرهنگهای گوناگون است، هرچند معنای اصلی و تاریخی آن همواره به ظرف شیر دوشیدن باز میگردد.