کاراکتر

این واژه (به انگلیسی: Character) در زبان فارسی بسته به زمینه استفاده، می‌تواند معانی متفاوتی داشته باشد:

شخصیت: در ادبیات، سینما و تئاتر، کاراکتر به شخصیت‌های داستان اشاره دارد. این شخصیت‌ها می‌توانند اصلی یا فرعی باشند و ویژگی‌های خاصی دارند که آن‌ها را از یکدیگر متمایز می‌کند. به عنوان مثال، در یک رمان، شخصیت اصلی یا قهرمان داستان، کاراکتر نامیده می‌شود.

ویژگی‌های شخصیتی: در روان‌شناسی، کاراکتر به مجموعه‌ای از ویژگی‌ها و خصوصیات فردی اشاره دارد که شخصیت یک فرد را تشکیل می‌دهد. این ویژگی‌ها شامل اخلاق، رفتار، عواطف و نگرش‌ها هستند و می‌توانند در تعاملات اجتماعی و تصمیم‌گیری‌های فرد تأثیرگذار باشند.

نمادها و حروف: در علوم کامپیوتر و زبان‌شناسی، به نمادها، حروف یا نشانه‌هایی اشاره دارد که برای نمایش اطلاعات یا متن به کار می‌روند. به عنوان مثال، در برنامه‌نویسی، هر حرف، عدد یا علامت خاص می‌تواند یک کاراکتر محسوب شود.

در بازی‌های ویدیویی: در دنیای بازی‌های ویدیویی، این اصطلاح به شخصیت‌هایی اشاره دارد که بازیکن کنترل می‌کند. آن‌ها دارای ویژگی‌ها، مهارت‌ها و داستان‌های خاصی هستند که تجربه بازی را غنی‌تر می‌کنند.

فرهنگ معین

(تِ ) [ انگ. ] (اِ. ) ۱ - شخصیت، منش. ۲ - هریک از اشخاص معرفی شده در یک داستان، نمایشنامه یا فیلم نامه.

دانشنامه عمومی

کاراکتر (نماد). کاراکتر ( Character ) یک علامت یا نماد ( symbol ) نشانه شناسی یا یک علامت است، معمولاً یک حرف، یک رقم عددی، یک اندیشه نگاشت، یک هیروگلیف، یک نشانه گذاری یا یک علامت چاپی دیگر.
کلمه یونانی باستان χαρακτήρ ( 'charaktīr' ) از فعل χαράσσω ( charassō ) به معنای «تسریع کردن»، از ریشه PIE *g'ʰer - «برش» نیز در ایرلندی gearr و انگلیسی gassh ادامه یافته است، که شاید یک استعاره از همان ریشه یونانی باشد.
کلمه هیروگلیف به شخصیت های پیچیده و اسرارآمیز الفبای مصری اشاره دارد هیروگلیف مصری سیستم نوشتاری رسمی بود که در مصر باستان استفاده می شد. هیروگلیف ها عناصر واژه نگاشت، هجا و الفبایی را با مجموع ۱۰۰۰ کاراکتر مجزا ترکیب کردند.

دانشنامه آزاد فارسی

کاراکْتِر (character)
(یا: دخشه) یک حرف، یک عدد، یک علامت نقطه گذاری یا علایم دیگر یا هریک از کدهای کنترلی که با یک واحد (یک بایتی) اطلاعاتی به رایانه شناسانده می شود. هر کاراکتری را الزاماً نمی توان بر روی صفحه نمایش یا کاغذ مشاهده نمود.

ویکی واژه

شخصیت، منش.
هریک از اشخاص معرفی شده در یک داستان، نمایشنامه یا فیلم نامه.

جملاتی از کلمه کاراکتر

از این ایده او همان اصل را برای ابداع تصاویر برای بسیاری از اشیاء روزمره (خورشید، ماه، زمین، ابرها، پرندگان، حیوانات و غیره) به کار برد. این کاراکترها راهشان را به طرف ژاپنی کانجی و خطوط کره‌ای هانگول به راه انداختند، بنابراین یادگیری کاراکترهای چینی به شما کمک می‌کند کمی زبان ژاپنی و کره‌ای را متوجه شوید.
پادشاهی‌های مختلف در منطقه چین از کاراکترهای مختلفی استفاده می‌کردند و همه این‌ها کاملاً گیج کننده می‌شد. این کشف نوشتن روی استخوان‌های اوراکل از اواخر دودمان شانگ (۱۲۰۰ سال پیش از میلاد) بود که به دانش کاراکترهای مورد استفاده در دوران باستان بسیار افزوده‌است.
قسمت مهم در مورد استاپ موشن این است که تقریباً هر چیزی می تواند به یک شخصیت تبدیل شود. پس شما باید سعی کنید متناسب با داستانتان کاراکتر مناسب را انتخاب کنید.