گیرهها شامل مجموعهای گسترده از ابزارهایی هستند که در صنایع مختلف و پزشکی کاربردهای فراوانی دارند و وظیفه اصلی آنها نگهداشتن یک جسم در وضعیت خاصی است. انواع پوره و پورا که به انگلیسی به آنها engineer’s vise گفته میشود، ابزارهایی محکم برای نگهداشتن قطعه کار به منظور انجام فعالیتهایی مانند سوهانزنی، سوراخکاری، بریدن با اره و پرس کردن قطعه هستند. گیرههای مکانیکی بر اساس یک مکانیزم پیچ و مهره در ابعاد بزرگ یا ریل دنده عمل میکنند و دارای دو فک هستند: یک فک ثابت و یک فک قابل تنظیم که با استفاده از نیروی دستگیره و پیچ بر روی ریل یا ریل دنده حرکت میکند. قطعه کار بین این دو فک قرار میگیرد و با جلو راندن فک قابل تنظیم، محکم میشود. نواع مکانیکی در انواع و اندازههای مختلفی وجود دارند. انواع دستی معمولاً به صورت ثابت روی میز کارگاه نصب نمیشوند، در حالی که انواع میزی با پیچ به میز متصل شده و جای ثابتی دارند. معمولاً از چدن ساخته میشوند و برای جلوگیری از باقی ماندن اثر فکها بر روی قطعه کار، فکها را با آلومینیوم پوشش میدهند. گیره مکانیکی یکی از ابزارهای اساسی در هر کارگاه نجاری، آهنگری و تقریباً تمامی کارگاهها به شمار میآید.

گیره
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. وسیله ای چوبی، فلزی، یا پلاستیکی برای نگاه داشتن لباس روی طناب یا میله.
۳. وسیله ای برای جمع کردن یا نگه داشتن موی سر.
۴. وسیله ای برای ضمیمه کردن کاغذها به هم.
۵. (پزشکی ) وسیله ای برای بستن رگ و مانند آن.
فرهنگ فارسی
۱ - (اسم ) ظرفی که از چوب و نی و گیاهان بافند سبد کوچک. ۲ - آنچه بدان آتش را بگیرانند آتش زنه. ۳ - آلتی چوبین یا فلزی که بدان جامه های شسته را به طناب بندند تا باد آنها را نبرد. ۴ - آلتی فلزی که برای اتصال دادن اوراق کاغذ بکار برند و بوسیل. آن صفحات را بهم پیوند دهند. ۵ - آلتی فلزی دو شاخه مانند که زنان بوسیل. آن تار ها و دسته های موی سر خود را بطرفی که خواهند برند و ثابت نگهدارند. ۶ - گازانبر. ۷ - انبری که جراحان بدان رگ بریده را نگه دارند تا زیاد خون جریان نیابد. ۸ - آلتی که نجاران و آهنگران بکار برند و آن عبارتست از دو قطع. آهنی شبیه بدو دهان. گاز انبر که روی پایه ای نصب شده. یکی از آن دو متحرک و دیگری ثابت است. چون خواهند که قطعه ای آهن یا چوبی را برای بریدن یا سوهان کردن ثابت نگهدارند آنرا میان دو دهانه گذارند و فاصل. این دو دهانه را با گرداندن لول. آهنی که از سر تا بن شیار های مارپیچ دارد و از سوراخ هر دو قطع. آهن دهانه های آن عبور کرده است اندک و بسیار کنند تا شئ را در میان گیرد و بفشارد و استوار نگهدارد گیره پیچ. ۹ - چنگال دو شاخ. دهان جانوران. ۱٠ - فنری نیم دایر. بقطر ساق پا که دوچرخه سواران بر کعب پای خود نهند تا دم شلوار را گرد پا نگهدارد و بزیر چرخ گیر نکند. ۱۱ - آلتی که بوسیل. آن لنگ. در را بچهارچوب ثابت کنند. گیره پیچ. ( اسم ) گیره ایست که دهانه اش با پیچ بسته و باز میشود. قطع. فلز را برای سوهان کردن دم دهان. آن گذارند و با پیچ محکم کنند و آن اقسامی دارد: پایی: دستی میزی.
ویکی واژه

جملاتی از کلمه گیره
ساقیا کف گیره یی ساز از مژه از پیِ برچیدنِ خاشاکِ می
بس شیرگیرها که ز هم شیرشان درید صیادها شدند شکار شکارها
شقایقْ خُوشهْ پاره حنٰا بئیره زَمُونهْ جوُونی ره آیی سَرْ گیره