بخشی از گل که به منظور جذب گردهافشانهایی مانند حشرات یا پرندگان طراحی شده است. معمولاً بزرگ و با رنگهای روشن هستند و ممکن است عطر نیز داشته باشند. برخی از آن ها در قاعده خود دارای نکتار هستند و بر روی سطح آنها نشانههایی وجود دارد که به هدایت گردهافشانها به سمت منبع نکتار کمک میکند. در گیاهانی که با باد گردهافشانی میشوند، گلبرگها معمولاً کوچک و نامشخص هستند و گاهی اوقات اصلاً وجود ندارند. گلبرگها در واقع برگهای تغییر شکل یافتهای هستند که به طور کلی به عنوان جام گل شناخته میشوند. در برخی از گیاهانی که با حشرات گردهافشانی میشوند، ممکن است گلبرگها نامشخص باشند، اما این گیاهان دارای برگها یا ساختارهای شبهبرگ بزرگ یا کاسبرگهای رنگی هستند که نقش گلبرگ را ایفا میکنند، یا ممکن است بویی تند داشته باشند که گردهافشانهایی مانند مگس را جذب کند.
گلبرگ
لغت نامه دهخدا
گلبرگ. [ گ ُ ب َ ] ( اِ مرکب ) از جمله قسمتهای گل است که دومین حلقه گل میباشد و مرکب است از قطعاتی به نام گلبرگ. رجوع به گیاه شناسی گل گلاب ص 117 شود. قلب برگ. ( آنندراج ). برگ گل. پر گل
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - هر یک از برگهای یک گل برگ گل: همچو گلبرگ طری هست وجود تو لطیف همچو سرو چمن خلد سراپای تو خوش. ( حافظ ) ۲ - همچون برگ گل: من از خط تو نخواهم بخط شدار بمثل بر آید از بر گلبرگ کامکار تو کرم. ( سوزنی ) ۳ - معشوقه ای که بدنش مانند برگ گل لطیف و نازک باشد. ۴ - چهره رخساره: گلبرگ را ز سنبل مشکین نقاب کن یعنی که رخ بپوش و جهانی خراب کن. ( حافظ )
فرهنگ اسم ها
معنی: برگ گل، ( = برگ گل )، ( در گیاهی ) هر یک از برگهای یک گل، ( به مجاز ) ( دختر ) همچون برگ گل، ( به کنایه ) معشوقه ای که بدنش مانند برگ گل لطیف و نازک باشد، ( در قدیم ) ( به مجاز ) چهره، رخسار، هر یک از اجزای پوششی گل، چهره و رخسار
فرهنگستان زبان و ادب
ویکی واژه
جملاتی از کلمه گلبرگ
شکر خدا که امروز کام از لبش گرفتم بر گلبن امیدم گلبرگ تر مبارک
پیش گلبرگ عارضش ز خیال غنچه را در نقاب میبینم