فرهنگ معین
( ~. گَ ) (اِ. ) کسی که برای گردش و تماشای دیدنی ها به جایی سفر کند، سیاح، توریست.
( ~. گَ ) (اِ. ) کسی که برای گردش و تماشای دیدنی ها به جایی سفر کند، سیاح، توریست.
{holiday maker} [گردشگری و جهانگردی] شخصی که برای سپری کردن تعطیلات به سفر می رود
{tourist} [گردشگری و جهانگردی] شخصی که به طور موقت محل زندگی خود را به قصد سفر و بازدید از مکان های دیدنی ترک می کند متـ. جهانگرد * مصوب فرهنگستان اول
کسی که برای گردش و تماشای دیدنیها به جایی سفر کند، سیاح، توریست.
💡 ۳۳- نیک گفتار، احمد، (۱۳۸۶)، گزارش ثبتی نوروز تپه، آرشیو واحد پژوهشی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان شمالی، ص ۶–۹.
💡 آن نقطههای خال و خط گرد لب شیرین تو موریست پنداری هجوم آورده گردشگری
💡 گردشگری یکی از فعالترین بخشهای اقتصاد ترکیهاست که به سرعت رشد میکند.
💡 در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۴ چهار عضو حقیقی شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری با پیشنهاد رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و حکم رئیسجمهور منصوب شدند.
💡 سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، تلاش نموده تا مجوزهایی برای فعالیت مردمی در زمینههای میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، صادر نماید.