کنا

در زبان فارسی معانی گوناگونی دارد. بر اساس لغت‌نامه دهخدا، این واژه به معنای ماهی است و معادل عربی آن حوت می‌باشد. در زبان مازندرانی، این واژه به چوبی اطلاق می‌شود که پاشنه در بر روی آن قرار می‌گیرد. در زبان کردی نیز، به معنای سوراخ و غار به کار می‌رود و عمل کنا کردن به معنای سوراخ کردن است. علاوه بر این، در برخی متون، کنا به معنای فعال در زبان انگلیسی و معادل ناکنا به معنای غیرفعال ذکر شده است. همچنین در قرآن کریم، عبارت ما کنا به معنای ما نبودیم استفاده شده است و به نوعی به عدم حضور یا وجود اشاره دارد. با توجه به این تنوع معانی، می‌توان گفت که واژه‌ای چندوجهی است که در زمینه‌های مختلف فرهنگی و زبانی کاربرد دارد و هر کدام از این معانی می‌تواند دلالت‌های خاص خود را داشته باشد.

لغت نامه دهخدا

کنا. [ ک ُ / ک َ ] ( اِ ) زمین که به عربی ارض گویند. ( برهان ) ( آنندراج ). ارض و زمین. ( ناظم الاطباء ). زمین. ( فرهنگ رشیدی ). || زمین مرز را نیز گفته اند. و آن زمینی باشد که کنارهای آن را بلند ساخته باشند که در میان آن زراعت کنند و چیزها بکارند. ( برهان ) ( آنندراج ). مرز باشد. ( جهانگیری ). زمین که کناره های آن جهت کشت مرز بسته باشند. ( ناظم الاطباء ).
کنا. [ ک ِ ] ( اِ ) به لغت زند و پازند ماهی را گویند و به زبان عربی حوت خوانند. ( برهان ) ( آنندراج ). حوت. ماهی. ( ناظم الاطباء ). هزوارش «کنا»، پهلوی «ورک » به معنی بره [ گوسفند ] است. اما هزوارش «کناره، کانارش »، کنارس، پهلوی «ماهیک » ( به معنی ماهی ) است. پس «کنا» در متن مصحف «کناره » است. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ).

فرهنگ معین

(کُ یا کَ ) (اِ. ) زمین، زمینی که کنارهای آن را جهت کشت مرز بسته باشند.

فرهنگ عمید

۱. زمین.
۲. مرز، کنار، کناره.
کننده، عامل، فاعل.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - کننده. ۲ - فاعل عامل: اگر اندر ذات وی بود وی پذیرا بودی نه کنا.
به لغت زند و پازند ماهی را گویند و به زبان عربی حوت خوانند. ماهی

دانشنامه عمومی

کنا ( به پرتغالی: Canaã ) یک منطقهٔ مسکونی در برزیل است که در میناز ژرایس واقع شده است. کنا ۱۷۵ کیلومتر مربع مساحت و ۴٬۵۴۸ نفر جمعیت دارد.
کنا (ونتو). کُنا ( به ایتالیایی: Cona ) یک کومونه در ایتالیا است که در استان ونیز واقع شده است. کنا ۶۹ کیلومتر مربع مساحت و ۱ نفر جمعیت دارد و ۳ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

ویکی واژه

زمین، زمینی که کنارهای آن را جهت کشت مرز بسته باشند.

جمله سازی با کنا

💡 تا چون به جنس خویش رود از خلاف جنس زین سوی تشنه‌تر شده باشد بدان کنار

💡 ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مایی غم در میان ما نیست، تا در کنار مایی