چسی

لغت نامه دهخدا

چسی. [ چ ُ ] ( حامص ) پُز و افاده بسیار و لاف و گزاف. در تداول عامه اصطلاحی است که بیشتر با فعل آمدن بیان شود. رجوع به چسی آمدن شود.

فرهنگ معین

(چُ ) (حامص. ) (عا. ) لاف و گزاف بیهوده.

فرهنگ فارسی

لاف و گزاف بیهوده: (( چسی مالیات دارد ( داره ). ) )
در تداول عامه اصطلاحی است که بیشتر با فعل آمدن بیان شود.

ویکی واژه

(عا.)
لاف و گزاف بیهوده.

جمله سازی با چسی

آن چسیت چورخساره عشاق مذهب؟ مجلس بوی آراسته و بزم مرتب
ای اشک گرم رو خبری بازده ز دل تا چسیست حال او که بدین رو دیده‌ای
اگر زری نکند کار برتو آن آتش وگر مسی بعنا تا ابد همی نچسی