پاکت
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. بستۀ کوچک کاغذی یا مقوایی: پاکت سیگار.
۳. [مجاز] نامه.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱- محفظ. کاغذ که نامه و غیره را در آن گذارند و فرستند. ۲- بسته جعبه: یک پاکت سیگار. جمع: پاکات
محفظه از کاغذ نامه را
ویکی واژه
ورقه کاغذی تا شده که نامه و غیره را در آن گذارند و در آن را میچسبانند و به جایی ارسال میکنند.
جمله سازی با پاکت
چه غم گر دامن پاکت به خونم گردد آلوده که فردا هم به آب دیدهٔ من پاک خواهد شد
بیکفن و غسل مانده پیکر پاکت تا به سه روز اندر آفتاب حسین جا
که را رسد که کند عیب دامن پاکت که همچو قطره که بر برگ گل چکد پاکی
باد فروزنده این دو گوهر پاکت از صدف دل نه از بحار گرفته
نیست قیاس و وهم را راه بآستان تو پاکتر است دامنت از چه و چون و چند من
دامن پاکت زکرد راه نگهدار آینه دانی که تاب آه ندارد