پاچال

در معنای لغوی، «پاچال» به گودال زیر پا گفته می‌شود که معمولاً در آن ایستاده و کاری انجام می‌دهند. این گودال می‌تواند محلی باشد که نانوا، بقال یا آشپز در آن ایستاده و کالا یا غذا می‌فروشد، یا جای جمع کردن شیر توسط فروشندگان باشد. همچنین، در بافت پارچه یا کارهای دستی، جولاهان یا بافندگان ممکن است پای خود را در چنین گودالی قرار دهند تا راحت‌تر کار کنند.

به این ترتیب، «پاچال» در فرهنگ عامه و زبان محاوره‌ای تصویری از محلی کم‌ارتفاع و گود برای انجام فعالیت‌های روزمره یا کسب و کار ارائه می‌دهد. این واژه گاهی با اصطلاح «پاچاه» نیز هم‌معنی استفاده می‌شود و نشان‌دهنده جای ایستادن فروشنده یا محل جمع‌آوری محصولاتی مانند شیر است. در همه این کاربردها، نکته مشترک گود و کم‌ارتفاع بودن مکان است که امکان ایستادن یا کار کردن را برای فرد فراهم می‌کند.

علاوه بر معنای لغوی، «پاچال» نام یک روستای کوچک در استان لرستان ایران است. این روستا در دهستان نورآباد، بخش مرکزی شهرستان دلفان واقع شده و دارای جمعیتی بسیار کم است؛ براساس سرشماری سال ۱۳۹۰، جمعیت آن ۱۰ نفر در ۵ خانوار بوده است. روستا وضع طبیعی کوهستانی و دره‌ای دارد و دسترسی به امکانات شهری مانند آب، برق پایدار، گاز، اینترنت و وسایل نقلیه عمومی محدود است.

لغت نامه دهخدا

پاچال. ( اِ مرکب ) گودالی که جولاهان وقت بافتن، پای در آن آویزند. پاچامه:
بلوح پای و بپاچال و قرقره بکره
بنایژه بمکوک و بتاروپود ثیاب.خاقانی.|| گوی که استادان بقال و نانوا و آشپز در آن ایستند و چیزی فروشند. || گودالی که شیر در آن گرد کنند فروختن را.

فرهنگ معین

(اِمر. )۱ - گودال. ۲ - گودالی که نانوا، بقال یا آشپز در آن می ایستد و چیزی می فروشد.

فرهنگ عمید

۱. گودال.
۲. گودال زیر پا.
۳. گودالی در دکان که فروشنده داخل آن می ایستد.

فرهنگ فارسی

گودال، جای ایستادن فروشنده دردکان، پاچاه
( اسم ) ۱- گودال زیر پای جولاهگانگودالی که نانوا بقال یا آشپز در آن میایستد و چیز میفروشد. ۳ - گودالی که شیر در آن جمع کنند و فروشند.
گودالی که جولاهان وقت بافتن پای در آن آویزند.

دانشنامه عمومی

پاچال، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان دلفان در استان لرستان ایران است.
این روستا در دهستان نورآباد قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۴ نفر ( ۴خانوار ) بوده است.

ویکی واژه

گودال.
گودالی که نانوا، بقال یا آشپز در آن می‌ایستد و چیزی می‌فروشد.

جمله سازی با پاچال

💡 سر دمم را از دم خود گرم کن مردانه وار کاین قماری هست اندر پیش پاچال ای وزیر

💡 به لوح پای و به پاچال و قرقر بکره به نایژه به مکوک و به تار و پود ثیاب