وجدان به معنای حس درونی و آگاهی فرد از درست و نادرست است که به او کمک میکند تا ارزشها و اصول اخلاقی را تشخیص دهد. این حس درونی به عنوان نیرویی هدایتکننده در رفتار و تصمیمگیریهای انسانها عمل میکند. وجدان میتواند فرد را به انجام کارهای خوب ترغیب کند و در عین حال، او را از انجام کارهای نادرست بازدارد. این مفهوم به شدت تحت تأثیر تربیت، فرهنگ و تجربیات زندگی هر فرد قرار دارد و میتواند در طول زمان تغییر کند. برخی معتقدند که وجدان به نوعی صدای درونی است که به فرد میگوید چه کاری درست است و چه کاری نادرست. این حس میتواند در مواقعی که فرد با انتخابهای اخلاقی مواجه میشود، به او کمک کند تا تصمیمات بهتری بگیرد. علاوه بر این، وجدان میتواند منبعی برای احساس گناه یا شرم باشد، به ویژه زمانی که فرد به دلیل انجام کارهای نادرست، احساس نارضایتی میکند.

وجدان
لغت نامه دهخدا
وجدان.[ وُ ] ( ع اِ ) ج ِ وجید، به معنی زمین هموار. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به وجید شود. || ( مص ) گمشده یافتن. ( منتهی الارب ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [قدیمی] یافتن مطلوب، یافتن.
فرهنگ فارسی
۱ -(مصدر ) یافتن: (( و علت ثبات بصیرت باطن باشد بحقیقت معتقد خویش و وجدان لذت اصابت و ملکه شدن آن حالت باطن را... ) ) ۲ - گم شده را یافتن. ۳ - یافتن حق. ۴- (اسم ) یا وجدان باطن.۵- قوهای در باطن شخص که وی را از نیک و بد اعمال آگاهی دهد. یا وجدان اخلاقی.توضیح وجدان در لغت بکسر و او است ولی در تداول ایران و عراق ( بین النهرین ) بضم اول تلفظ شود.
جمع وجید بمعنی زمین هموار یا گمشده یافتن
دانشنامه عمومی
دانشنامه آزاد فارسی
حس درونیِ اخلاقی برای تشخیص درست از نادرست. زیگموند فروید، روانکاو اتریشی، وجدان را خودِ برتر یا فراخود انسان می دانست. جوزف باتلر، متأله انگلیسی، که برجسته ترین نظریه پرداز زمان خود دربارۀ وجدان اخلاقی بود، ندای وجدان را «چراغ راه خدا» خواند. او معتقد بود وجدان جزئی از طبیعت انسان است که او را به سوی تحکیم اخلاقی نفس خویش هدایت می کند. کانت آلمانی آن را در جنب آسمان پرستاره، بزرگ ترین شگفتی آفرینش می شمارد. منتقدان این نظریه ها ادعا می کنند که وجدان میزان معتبری برای توانایی ترجیح درست بر نادرست و خیر بر شر نیست. با رشد انسان، شخص به صورت طبیعی می آموزد که تصمیم گیری کند و آثار تصمیم هایش را بر دیگران بسنجد. این جاست که وجدان وارد عمل می شود. گروهی بر این باورند که حضور وجدان در گرو تأثیراتی است که شخص در زندگی می پذیرد و به این بستگی دارد که چگونه تربیت شده است؛ به بیانی دیگر، رفتاری است که باید آموخته شود. علمای اسلامی غالباً وجدان را از مراتب نفس آدمی و معادل «نفس لوّامه» دانسته اند که شخص را پس از ارتکاب به کار خلاف ملامت می کند و به این وسیله حافظ حساسیت روح آدمی در برابر کارهای خلاف است. پدیدۀ عذاب وجدان نیز از این افق قابل فهم است. خداوند در قرآن کریم به نفس لوامه سوگند یاد کرده است (سورۀ قیامت، آیۀ ۲) و این نشان دهندۀ اهمیت تربیتی این نیروی درونی در وجود آدمی است.
ویکی واژه
نیرویی باطنی که خوب را از بد تشخیص میدهد.
جمله سازی با وجدان
علم رسمی از کجا عرفان کجا دانش فکری کجا وجدان کجا
رفت آن اصلها به باد خمول یافت وجدان مقام جمله اصول
آن که وجدان بدیل دین دارد عشق را کی حرام انگارد؟
کیست به از رفیق وجدان کیش که سپردن بدو توان زن خویش
همه انسان ها آزاد به دنیا می آیند و از نظر جایگاه و حقوق برابر هستند. آنها دارای عقل و وجدان هستند و باید نسبت به یکدیگر با روحیه برادری رفتار کنند.
از نظر فروید اضطراب اخلاقی معمولاً از ۵ تا ۶ سالگی به عنوان پیامد تعارض بین نیازهای معقول و دستورات وجدان اخلاقی مان پدید میآید.