لغت نامه دهخدا
واته. [ ] ( اِخ ) نام یکی از شهرهای اندلس نزدیک کنکه. ( از نخبةالدهر دمشقی ص 244 ).
واته. [ ت ِ ] ( اِخ ) نام جزیره ای از پولینزی در قلب جزایر هبرید جدید.
واته. [ ] ( اِخ ) نام یکی از شهرهای اندلس نزدیک کنکه. ( از نخبةالدهر دمشقی ص 244 ).
واته. [ ت ِ ] ( اِخ ) نام جزیره ای از پولینزی در قلب جزایر هبرید جدید.
نام جزیره ای از پولنزی در قلب جزایر هبرید جدید.
واته (جمع واتهها)
# الهه نگهبان باد باران در ایران باستان.
💡 چه واجم هر چه واجم واتهشان بی سخن از بیش و از کم واتهشان بی
💡 از باشگاههایی که در آن بازی کردهاست میتوان به باشگاه فوتبال ایواته گرولا موریوکا اشاره کرد.
💡 دْ دَسْت که یکی زلفْ بَرْسه کساته بَدْ مزوئه اُونْ زلفْ اگر وی نواته
💡 به شِکل میُونْ هفتْ چشمه اُو بساته دْ تَلْ و دْ شورْ، دْ سَلْ یکی نواته
💡 امیر گنه: یارْ دارمه که پری ذاته وی سر تا به پَیْ فَنّ و بلکه نواته