کشوری در جنوب قاره آسیا که همسایههای آن شامل پاکستان، چین، نپال و بنگلادش میباشد. پایتخت این کشور دهلی نو است. این سرزمین جایی است که نیروهای جنگی به کوه هماون اعزام شده و در کنار پیران و متحدان افراسیاب قرار داشتند. همچنین شامل اقوامی چون کشانی، شگنی، سقلاب، هند، چغانی، رومی، وهری و سند میباشد. این کشور با مساحتی بیش از سه میلیون و یکصد هزار کیلومتر مربع یکی از بزرگترین و متنوعترین کشورهای جهان است. علاوه بر زبانهای هندی و انگلیسی، در این کشور شانزده زبان دیگر نیز صحبت میشود. مذاهب رایج در این کشور شامل اسلام، مسیحیت، آئین سیک، بودائیسم و جینیسم است. هرچند اکثریت جمعیت این کشور را هندوها تشکیل میدهند، این کشور با جمعیت مسلمانان میلیونیاش، پس از اندونزی، به عنوان دومین کشور بزرگ مسلماننشین جهان شناخته میشود. بسیاری از مسلمانان این کشور به موقعیتهای بالایی در جامعه و عرصه حکومتی دست یافتهاند؛ به عنوان مثال، رئیسجمهور سابق این کشور یک دانشمند مسلمان بود.
هند
لغت نامه دهخدا
هند. [ هََ ] ( اِ ) راه و طریق و هنجار و قاعده و قانون. ( برهان )
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
وجود دارند، هستند: از مرد خِرَد پُرس ازیرا / جز تو به جهان خِرَدوَران هَند (ناصرخسرو: ۲۴ ).
۱. راه، طریق.
۲. هنجار.
۳. قاعده و قانون: گشاده بر ایشان و بر کار من / به هر نیک و بد هند و هنجار من (فردوسی: لغت نامه: هند ).
فرهنگ فارسی
راه، طریق، هنجار، قاعده وقانون، هند:مخفف هستند، دست زدن عمدی به توپ درمسابقه فوتبال خطااست
( فعل ) سوم شخص جمع حال و مضارع از هستن هستند: از مرد خرد بپرس ازیرا جز تو بجهان خرد وران هند. ( ناصرخسرو )
گله صد شتر یا اندکی زائد از صد یا اندکی کم از آن یا دو صد
دانشنامه عمومی
جملاتی از کلمه هند
همه روم تا خاور و هند و چین زبون گشت گرشاسب را روز کین
چو هندو سراپردهٔ شاه دید مه خیمه بر خیمهٔ ماه دید
گفتم صنما به زلف هندو دل بردی و عالمی گواه است