نوداماد

لغت نامه دهخدا

نوداماد. [ ن َ/ نُو ] ( ص مرکب ) نوکدخدا. کسی که تازه زن گرفته باشد. که به تازگی جفت گرفته. ( از ناظم الاطباء ). تازه داماد. ( فرهنگ فارسی معین ). نوشاه. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

کسی که تازه زن گرفته تازه داماد.

جمله سازی با نوداماد

چنان به شوق خرامان شدم در آن کشور که سوی حجله زیبا عروس، نوداماد
خون کنم گریه ز ناکامی نودامادش یا بسوزم ز غم اکبر گل پیرهنش؟
از عروس جمیل نوداماد بود غافل ضیا فرستادم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال انبیا فال انبیا فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی