نمرود به معنای سخت و نیرومند در زبان عبری، یکی از سلاطین بینالنهرین در عهد عتیق به شمار میآید. او پسر کوش و نخستین شاه جبار جهان و فرمانروای آشور و بابل است. اصطلاح زمین نمرود به طور شاعرانه به سرزمین آشور اشاره دارد. گفته میشود که او بنیانگذار نینوا و بابل بوده است و برخی او را با گیلگمش یکی میدانند. در روایتهای اسلامی نیز، این شخص کسی است که ابراهیم خلیل الله را در آتش افکند، اما به فرمان خداوند، آتش بر او سرد شد و ابراهیم نجات یافت.

نمرود
لغت نامه دهخدا
نمرود. [ ن ُ / ن َ ] ( اِ ) لقب عام ملوک سریانی است. ( یادداشت مؤلف از آثارالباقیه ) ( مفاتیح ). قبطیان را پادشاهان فرعونان بوده اند و نبطیان را نمرودیان و رومیان را قیاصره. ( یادداشت مؤلف ).
نمرود. [ ن ُ / ن َ ] ( اِخ ) ابن کنعان بن کوش. پادشاه اساطیری بابِل است که دعوی خدائی کرد. ابراهیم در عهد او به پیغامبری مبعوث گشت و خلق رابه پرستش خدای یگانه دعوت نمود، و بتهای بابلیان رادرهم شکست. به فرمان نمرود آتشی برافروختند و ابراهیم را در آتش افکندند، اما به خواست خدا آن آتش بر ابراهیم خلیل اﷲ گلستان گشت. گویند نمرود به هوای پرواز به آسمان و به قصد جنگیدن با خدائی که مسکنش را در آسمانها می پنداشت بفرمودتا صندوقی بساختند و بر چهار گوشه فوقانی آن چهار نیزه تعبیه کردند و بر سر هر نیزه ای پاره ای گوشت آویختند، سپس چهار کرکس گرسنه تیزپرواز بر چهار گوشه تحتانی صندوق بستند، نمرود در صندوق نشست و کرکسان به هوای خوردن گوشتها به سوی بالا پرواز کردند و صندوق و نمرود را به آسمان بردند. نمرود چون به هوا برشد تیری در چله کمان نهاد و به اوج آسمان رها کرد که خدای آسمانی را بکشد و خود خدای بی رقیب آسمان و زمین شود. حق تعالی فرشتگان را فرمود که تیر نمرود را به خون آلودند و به زمین افکندند و نمرود پنداشت که خدای آسمان را کشته است و دیگر در خدائی رقیبی ندارد. به تقدیر حق در اوج غرور و قدرت پشه ای مأمور جنگیدن بانمرود شد و در بینی او جای گزید و مغز سرش را بخوردو هلاکش کرد
فرهنگ فارسی
(اسم ) ۱ - عنوان پادشاهان کلده جمع: نمارده. ۲ - مخصوصابه پادشاه معاصر ابراهیم ۴ اطلاق شده.
ابن کنعان بن کوش پادشاه اساطیری بابل است که دعوی خدائی کرد. ابراهیم در عهد او به پیغامبری مبعوث گشت و خلق را به پرستش خدای یگانه دعوت نمود و بتهای بابلیان را در هم شکست به فرمان نمرود آتشی بر افروختند و ابراهیم را در آتش افکندند اما و به خواست خدا آن آتش بر ابرهیم خلیل الله گلستان گشت.
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] یکی از کسانی که قرآن به نام از او یاد کرده است «نمرود» پادشاه زمان حضرت ابراهیم ع است.
"نمرود" واژه ای عبری به معنی "سخت و نیرومند" است. نمرود یکی از پادشاهان جبار بابل است که به شجاعت و قهرمانی معروف بوده و معاصر حضرت ابراهیم (ع) می زیسته و به نجوم اعتقاد زیادی داشته است.منجّمین به او می گویند در مملکتش پسری متولد می شود که ملکش را از دست او خارج می کند، پس دستور می دهد تا هر مولود پسری که به دنیا می آید را بکشند. از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمود:«چهار کس پادشاهی روی زمین را به دست آوردند که دو نفرشان مؤمن و دو نفرشان کافر بودند: اما دو نفر مؤمن سلیمان بن داود و ذوالقرنین بودند و اما دو نفر کافر نمرود و بخت نصر بودند...» به نقل از حضرت علی (علیه السلام) اوّلین کسی که بعد از حضرت نوح(ع) سکه های دینار و درهم را ساخت، نمرود بن کنعان بود.
نمرود در قرآن
نام نمرود در قرآن نیامده است و تنها در یک آیه از او یاد شده است:« أَ لَمْ تَرَ إِلی الَّذِی حَاجَّ إِبْرَاهیِمَ فی رَبِّهِ أَنْ ءاتاهُ اللَّهُ الْمُلْک... » «آیا ندیدی (و آگاهی نداری از) کسی -نمرود- که با ابراهیم در باره پروردگارش محاجه و گفتگو کرد؟ زیرا خداوند به او حکومت داده بود (و بر اثر کمی ظرفیت، از باده غرور سرمست شده بود)...»
دیدگاه روایات و تفاسیر
بنا بر روایات و تفاسیر و آنچه در تواریخ آمده نام این شخص «نمرود بن کنعان» بوده است، وی اولین کسی بود که به محاجّه و ستیز لفظی در مورد ذات خداوند پرداخت. «محاجّه» به معنای چیره شدن با حجّت بر خصم است؛ ولی برخی گویند مراد این آیه مجادله است زیرا کار نمرود مجادله به باطل بود که با هدف درهم کوبیدن حق صورت گرفت. مشهور است روزی نمرود و مردم شهر برای برپایی جشنی به خارج شهر رفتند وقتی بازگشتند دیدند تمام بتها شکسته شده، بعد از اینکه معلوم شد شکستن بتها کار ابراهیم(ع) است، او را به آتش افکندند تا انتقام این کار را از او بگیرند ولی خداوند، آتش را بر خلیل الله(ع) سرد نمود. از امام صادق (ع) روایت شده:«این ماجرا (محاجّه) بعد از انداختن ابراهیم در آتش واقع شده و محاجّه و مخاصمه نمرود با ابراهیم از روی طغیان و سرکشی بوده و به اعتبار اینکه خداوند به او ملک و حکومت اعطاء کرده خود را ربّ مردم پنداشته و ملک در اینجا به معنای نعمتهای دنیوی است که خداوند آن را در دنیا بر مؤمن و کافر عرضه می دارد، امّا ملک به معنای تملیک امر و نهی و تدبیر امور مردم و وجوب اطاعت مردم، اعطای آن از جانب خداوند فقط بر کسانی جایز است که اهل صلاح و سداد و رشد و هدایت باشند که مسلّما چنین کسانی جز پیامبر و اهل بیت طاهرین او نخواهند بود که ایشان به همه احتیاجات مردم از ابتدا تا انتها آگاهی و علم دارند.»
ویکی واژه
↑ به استناد منابع کهن نباید به یک نمرود اکتفاء نماییم، ظاهراً سلاله نمرودیان صحیحتر است.
