معمولی

معمولی به چیزی اطلاق می‌شود که به نوعی به زندگی روزمره و عادی مردم مربوط می‌شود. این واژه، به وقایع، رفتارها یا چیزهایی اشاره دارد که به طور گسترده‌ای در جامعه رایج و متداول هستند. در واقع، معمولی به آن دسته از ویژگی‌ها و حالت‌هایی تعلق دارد که نه تنها در زندگی روزمره به چشم می‌خورند بلکه به نوعی نشان‌دهنده‌ی حالت طبیعی و عادی انسان‌ها نیز هستند. وقتی از معمولی صحبت می‌کنیم، به دنبال آن هستیم که مواردی را شناسایی کنیم که در اکثر مواقع و برای بسیاری از افراد، شناخته شده و پذیرفته شده‌اند. این مفهوم می‌تواند شامل الگوهای رفتاری، عادات اجتماعی، یا حتی شیوه‌های زندگی باشد که به طور کلی در بین مردم مشترک است و به همین دلیل، به عنوان یک بخش جدایی‌ناپذیر از فرهنگ و جامعه تلقی می‌شود. در نتیجه، درک مفهوم معمولی به ما کمک می‌کند تا بهتر بتوانیم با محیط اطراف خود ارتباط برقرار کنیم و جایگاه خود را در جامعه بشناسیم.

لغت نامه دهخدا

معمولی. [ م َ ] ( ص نسبی ) مأخوذ از تازی، معتادو رسمی و مقرری و استمراری. ( ناظم الاطباء ). عادی.
- حروف معمولی؛ حروف مطبعه که ریز باشد در همان قالب، مقابل حروف سیاه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
- معمولی سنوات؛ مقرری و انعام که همه ساله داده می شود. ( ناظم الاطباء ).
- || هرچیز که همه ساله بجا آورده می شود. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

( ~. ) [ ع - فا. ] (ص نسب. ) منسوب به معمول، رایج، متداول، عادی.

فرهنگ عمید

۱. عادی، متوسط.
۲. متداول، رایج.

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به معمول رایج متداول عادی: کاغذ معمولی حروف معمولی حروف معمولی: [ بسوارها دستور داد که دو آخور باندازه دو برابر آخورهای معمولی براین بسترها بیفزایند. ] ( ایران باستان ۱۸۱۸: ۲ )
ماخوذ از تازی معتاد و رسمی و مقرری و استمراری.

ویکی واژه

normale
banale
منسوب به معمول، رایج، متداول، عادی.

جمله سازی با معمولی

در ناحیهٔ یک هلیم رفتار یک شاره معمولی را دارا می‌باشد در حالی که در ناحیه دو هلیم یک ابر شاره می‌باشد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال شمع فال شمع فال ابجد فال ابجد فال تماس فال تماس