پوست مستعد جوش به نوعی از پوست اشاره دارد که به راحتی دچار آکنه و جوشهای پوستی میشود. این نوع پوست معمولاً دارای غدد چربی فعالتر و منافذ بزرگتر است که میتواند باعث تجمع چربی و باکتریها شود. عواملی مانند تغییرات هورمونی، استرس، رژیم غذایی و استفاده از محصولات نامناسب نیز میتوانند به بروز جوش در این نوع پوست کمک کنند.
مستعد
لغت نامه دهخدا
- مستعد بودن؛ آماده بودن.
- مستعد شدن؛ آماده شدن. مهیا شدن: به شمار دعوت اسلام تظاهر نمود و به سعادت هدایت مستعد شد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 410 ). عزم مدافعت مصمم کرد و مستعد کار شد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 417 ).
- مستعدقبول؛ حاضر و آماده برای دریافت کردن. ( ناظم الاطباء ). آماده برای پذیرفتن.
- مستعد کردن؛ آماده کردن. آماده ساختن. مهیا کردن. حاضر کردن.
|| سزاوار و لایق و شایسته. ( ناظم الاطباء ).
- مستعد نفرین؛ سزاوار نفرین. ( ناظم الاطباء ).
- نامستعد؛ نالایق. که درخور تربیت و یا ترقی نیست: استعداد بی تربیت دریغ است و تربیت نامستعد ضایع. ( گلستان ).
|| با استعداد. دارای استعداد.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. بااستعداد.
فرهنگ فارسی
( اسم ) استعداد چیزی دارنده آنکه آماد. کاری است آماده مهیا جمع: مستعدین.
جملاتی از کلمه مستعد
بازگونه کردهای معنیش را کفر گفتی مستعد شو نیش را
چون نفس انسان که مستعد آینگی است تربیت یابد و به کمال خود رسد ظهور جملگی صفات حق در خود مشاهده کند نفس خود را بشناسد که او را از بهر چه آفریدهاند. آنکه حقیقت «من عرف نفسه فقد عرف ربه» محقق او گردد. بازداند که او کیست و از برای کدام سر کرامت و فضیلت یافته است این ضعیف گوید.
صفای طلعت رای تو یافتی خورشید اگر جماد شدی مستعد انسانی
این روستا دارای آب و هوای گرم و خشک است. به دلیل اینکه این روستا در منطقه کویری قرار دارد و مستعد طوفان های گرد و غبار است دولت به منظور اینکه روستا قابل سکونت باشد تعداد بسیار زیادی از درختان طاق را در شمال شرق روستا پرورش داده تا از گرد و غبار و آسیب به روستا جلوگیری کند.
علاوه بر این، شرم با مشکلات روانشناختی مانند اختلالات خوردن، سوء مصرف مواد مخدر، اضطراب، افسردگی و سایر اختلالات روانی و همچنین رفتارهای اخلاقی مشکل ساز مرتبط است. در یک بررسی طی چندین سال، کودکان مستعد شرم نیز مستعد سوء مصرف مواد، فعالیت جنسی زودتر، فعالیت جنسی با ایمنی کمتر و درگیری با سیستم عدالت کیفری بودند.