مخلص

کلمه مخلص در زبان فارسی به معنای فردی است که نیتش خالص و بدون ریا می‌باشد. این واژه به درستی با حرف خ نوشته و تلفظ می‌شود. لازم است در نوشتار به اعراب و حرکات لفظی توجه ویژه‌ای داشته باشید، به‌ویژه در متون رسمی. این کلمه به عنوان یک اسم، جنس مذکر دارد و در صورت نیاز به استفاده برای مؤنث، باید از واژه‌های دیگری بهره برد. در جملات پیچیده‌تر، این کلمه می‌تواند به عنوان مضاف به کار رود. همچنین، این کلمه می‌تواند به عنوان صفت برای توصیف دیگر اسم‌ها به کار گرفته شود. هنگام استفاده از این واژه در جملات، توجه به نوع جمله و ساختار آن ضروری است تا معنا به درستی منتقل شود.

لغت نامه دهخدا

مخلص. [م ُ ل ِ ] ( ع ص ) اخلاص کننده. ( غیاث ) ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). بی ریا و سمعه در عمل. خالص و صاف و پاک و بی غش و صادق و دوست حقیقی و بی نفاق و مطیع و فرمانبردار. ( از ناظم الاطباء ). صمیم. بی ریا: سلطان آن فرمود در باب من بنده یگانه مخلص بی خیانت که از بزرگی وی سزید. ( تاریخ بیهقی ).

فرهنگ معین

(مَ لَ ) [ ع. ] (اِ. ) خلاصه.
(مُ لَ ) [ ع. ] (اِمف. ) بی ریا، صمیمی.
(مُ لِ ) [ ع. ] (اِفا. ) خالص، صاف.

فرهنگ عمید

۱. (ادبی ) قسمتی در شعر یا نثر که در آن شاعر یا نویسنده به مقصود اصلی گریز می زند.
۲. خلاصۀ کلام، چکیدۀ سخن.
۳. [قدیمی] محل خلاص و نجات، محل رهایی، راه خلاص، گریزگاه.
۱. ویژگی دوست پاک و بی ریا، بی آلایش.
۲. عبادت کنندۀ بی ریا.
خالص شده، پاکیزه شده.

فرهنگ فارسی

دوست پاک و بی ریا و بی آلایش، محل خلاص و نجات، محل رهایی، راه خلاص
( اسم ) ۱ - نجات دهنده جمع: مخلصین. ۲ - لقب مسیح ع.
شتری که به نگریستن پیه در چشم وی آشکار باشد.

جملاتی از کلمه مخلص

با دوستان مخلص با چاکران مشفق با مطربان چابک با ساقیان دلبر
گرت کدورتی از دوستان مخلص بود چرا برفتی و با دشمنان صفا کردی
مکن به کام عدو دوستان مخلص را روا مدار که با مستحق نپردازی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم