مفهوم مثیب به معنای جزا دهنده نیکو و عطا کننده است. این واژه در زبان فارسی، بیانگر کسی است که پاداش شایسته و نیکویی عطا میکند و این لطف و احسان، از سرچشمه کرامت و بزرگواری اوست. در واقع، مثیب کسی است که در برابر کردار پسندیده و اعمال صالح، پاداشی شایسته و افزون بر استحقاق میبخشد. این صفت، اغلب در متون دینی و ادبی برای اشاره به خداوند متعال به کار میرود؛ چرا که بر اساس اعتقادات، خداوند پاداشدهنده اعمال نیک بندگان خویش است و این پاداش، فراتر از عدل و احسان اوست. مثیب بودن خداوند، نشاندهنده فیض و رحمت بیکران اوست که بندگان را به سوی خود فرا میخواند و در ازای اخلاص و بندگی، نعمات بیشمار دنیوی و اخروی عطا میفرماید. با توجه به این معانی، میتوان گفت مثیب نه تنها به معنای پاداشدهنده، بلکه مفهوم عمقتری از بخشندگی، کرم و بزرگواری را در بر دارد. این صفت، گویای آن است که عطا کننده، نه تنها به اندازه عمل، بلکه با کرم و فضل خویش، جزا و پاداش را افزون میسازد و این خود، نشانهای از رحمت واسعه و الطاف بیدریغ اوست.
مثیب
لغت نامه دهخدا
مثیب. [ م ُ ] ( ع ص ) پاداش دهنده. ( غیاث ) ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به اثابة شود. || به اعتدال مزاج آینده. ( غیاث ) ( آنندراج ).
فرهنگ معین
فرهنگ فارسی
جمله سازی با مثیب
نه روز حشری و چون روز حشر کلک و کفت به نیک و بد همگان را معاقب است و مثیب