متفقا

لغت نامه دهخدا

( متفقاً ) متفقاً. [ م ُت ْ ت َ ف ِ قَن ْ ] ( ع ق )به اتفاق. جمعاً. متحداً: متفقاً وارد خانه شدند.

فرهنگ معین

( متفقاً ) (مُ تَ فِ قَ نْ ) [ ع. ] (ق. ) به اتفاق، با هم.

فرهنگ فارسی

باتفاق متحدا جمعا: متفقا وارد مجلس شدند.

جمله سازی با متفقا

تا نرود از کفتان این گهر متفقانه بفرازید سر
گفت که هان جمله تکاپو کنید متفقا قوت و نیرو کنید
چون عشق و خرد متفقا فال زدند یک قطره از آن چکیده، آنهم دل شد