مؤاخذه

کلمه مؤاخذه در زبان فارسی به معنای «بازخواست»، «سرزنش» یا «توبیخ» است و زمانی به کار می‌رود که فردی به دلیل انجام کاری نادرست، اشتباه یا تخلف، مورد پرسش یا انتقاد قرار می‌گیرد. این واژه بار معنایی جدی و رسمی دارد و بیشتر در موقعیت‌هایی استفاده می‌شود که لازم است مسئولیت اشتباهات یا خطاها به شکل مؤثر مطرح و بررسی شود.

این کلمه در اصل به معنای بازخواست کردن کسی است که خطایی انجام داده یا وظیفه خود را به درستی انجام نداده است. وقتی کسی مؤاخذه می‌شود، یعنی از او خواسته می‌شود توضیح دهد که چرا کاری را نادرست انجام داده یا چرا به تعهداتش عمل نکرده است. این کار همراه با سرزنش یا انتقاد است، اما هدف آن صرفاً توبیخ نیست بلکه اغلب برای اصلاح رفتار و جلوگیری از تکرار اشتباهات انجام می‌شود.

یکی از اهداف اصلی این کار، اصلاح رفتار و جلوگیری از تکرار اشتباهات است. وقتی فردی مؤاخذه می‌شود، معمولاً از او خواسته می‌شود مسئولیت کارهای نادرست خود را بپذیرد و در آینده دقت بیشتری به خرج دهد. این فرآیند در محیط‌های کاری، آموزشی و اجتماعی اهمیت زیادی دارد زیرا باعث می‌شود نظم و انضباط حفظ شده و کیفیت عملکرد بهبود یابد.

در متون دینی، مؤاخذه به عنوان مفهومی معنوی نیز به کار می‌رود که به معنای بازخواست انسان توسط خداوند در قبال اعمال و رفتارهایش است. این کاربرد نشان‌دهنده اهمیت پاسخگویی و مسئولیت‌پذیری در زندگی فردی و اجتماعی است و تأکید می‌کند که هر کسی باید در برابر رفتارهای خود پاسخگو باشد.

فرهنگ معین

(مُ خَ ذَ یا خِ ذِ ) [ ع. ] (مص م. ) بازخواست کردن، سرزنش کردن.

فرهنگ عمید

بازخواست کردن، خرده گیری، بازخواست.

ویکی واژه

بازخواست کردن، سرزنش کردن.

جمله سازی با مؤاخذه

آن جماعت را روزگار سپری شد، آنچه آن‌ها کردند، از آن آن‌هاست و آنچه شما می‌کنید، از آن شماست؛ و شما را به خاصر اعمال آن‌ها مورد سؤال و مؤاخذه قرار نمی‌دهند.
مناسبت راوا با دربار (خصوصاً با ایفرا) آنقدر دوستانه بود که سایر روحانیان یهود نسبت به راوا مشکوک شده بودند. راوا متمول بود و او را مؤاخذه می‌کردند که این همه پول را از کجا آورده‌است. تا اینکه یک روز دربار خانه راوا را تاراج می‌کنند و این عمل غیرمنتظره روحانیان یهود را در بی‌تقصیر بودن راوا قانع می‌کند.