لوله کردن

لوله کردن مصدری مرکب است که در زبان فارسی به کار می‌رود. این واژه در اصل به معنای پیچیدن، نوردیدن یا درنوردیدن چیزی است و در متون کهن، معنایی هم‌سو با طی کردن یا درپیچیدن داشته است. از این فعل غالباً برای اشاره به عمل پیچاندن کاغذ، پارچه یا اشیایی مشابه به شکل استوانه‌ای استفاده می‌شده، مانند لوله کردن طومار، که در مقابل باز کردن یا گستردن قرار می‌گیرد.

در برخی متون تاریخی و فرهنگ‌نامه‌های عربی به فارسی، مانند منتهی الارب، این واژه برای معادل‌هایی همچون لف کردن یا حب کردن نیز به کار رفته است. برای نمونه، در این منابع به واژهٔ عربی عَبکة اشاره شده که به معنای پِست لوله‌شده است و نیز حَبکة که آن هم به لوله‌کرده ترجمه شده است. این کاربرد نشان می‌دهد که لوله کردن در گذشته برای توصیف فرآیند فشرده و گرد کردن مواد نیز استفاده می‌شده است. با توجه به این تعاریف، می‌توان گفت لوله کردن در زبان فارسی کاربردهای گوناگونی داشته و علاوه بر معنای ظاهری پیچاندن، در زمینه‌های مختلفی مانند نوشتن، بسته‌بندی و حتی داروسازی قدیم کاربرد داشته است. این واژه امروزه نیز در گفتار و نوشتار معاصر، با حفظ همان مفهوم اصلی، به‌کار می‌رود.

لغت نامه دهخدا

لوله کردن. [ لول َ / ل ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) درنوشتن. پیچیدن. نوردیدن. درنوردیدن. طی. درپیچیدن، چنانکه کاغذ را. لف. مقابل باز کردن و گستردن،چون طوماری کردن. || حب کردن: عبکة؛ پِسْت لوله کرده. حبکة؛ پِسْت لوله کرده. ( منتهی الارب ).

فرهنگ معین

( ~. کَ دَ ) (مص م. ) در نوردیدن، درپیچیدن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- درهمپیچیدن و بصورت لوله در آوردن ( چنانکه فرش و کاغذ را ). ۲- حب کردن.

ویکی واژه

در نوردیدن، درپیچیدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کس شعر
کس شعر
دارک
دارک
لا تنس ذکر الله
لا تنس ذکر الله
فال امروز
فال امروز